PART ❶❽
༒•My love•༒
۶ماه بعد....
نامجون ویو: دیوار اتاقم شده پر از عکسای ا/ت الان نزدیک یه ۶ ماهه که ندیدمش.
راوی: نامجون روی تخت دراز کشیده بود و طبق معمول بازم یکی از عکسای ا/ت دستش بود و صورت ا/تو ناز میکرد.
همین طور که محو عکس بود در اتاقش زده شد اول اهمیت نداد ولی با تکرار شدن در زدن گفت.
نامجون: کیه
جین: میتونم بیام تو
نامجون: بیا
جین وارد اتاق شد و روی تخت کنار نامجون نشست.
جین: نمیخوای فراموشش کنی؟
راوی: نامجون یه چش قُره به جین رفت و با شتاب پا شد و روی تخت نشست و یه لبخند زد
نامجون: حرفتو نشنیده میگیرم
جین.....
نامجون: اون بخاطر من حاظر شد که زن اون بشه میخواست که از من محافظت کنه.
حالا نوبت منه که ازش محافظت کنم و پسش بگیرم
جین: نامی من....راستش یه چیزی رو باید بهت بگم.
نامجون: خب
جین: (توی دلش) آخه چرا همیشه کار سختا رو میدن به من.
جین: ا/ت ..... ا/ت
نامجون: ا/ت چی؟
جین: *نفس عمیق* ا/ت حاملس
نامجون: چی داری میگی
جین: نامجون
راوی: نامجون خیلی عصبانی و ناراحت بود.
نامجون: پسش میگیرم
جین: الان زمان مناسبی نیست هرچی باشه اون حاملس و هر شوکی که بهش وارد شه جدا از بچه داخل شکمش برای خودش خیلی خطرناکه.
•ادامه دارد•
▪︎عشق من▪︎
۶ماه بعد....
نامجون ویو: دیوار اتاقم شده پر از عکسای ا/ت الان نزدیک یه ۶ ماهه که ندیدمش.
راوی: نامجون روی تخت دراز کشیده بود و طبق معمول بازم یکی از عکسای ا/ت دستش بود و صورت ا/تو ناز میکرد.
همین طور که محو عکس بود در اتاقش زده شد اول اهمیت نداد ولی با تکرار شدن در زدن گفت.
نامجون: کیه
جین: میتونم بیام تو
نامجون: بیا
جین وارد اتاق شد و روی تخت کنار نامجون نشست.
جین: نمیخوای فراموشش کنی؟
راوی: نامجون یه چش قُره به جین رفت و با شتاب پا شد و روی تخت نشست و یه لبخند زد
نامجون: حرفتو نشنیده میگیرم
جین.....
نامجون: اون بخاطر من حاظر شد که زن اون بشه میخواست که از من محافظت کنه.
حالا نوبت منه که ازش محافظت کنم و پسش بگیرم
جین: نامی من....راستش یه چیزی رو باید بهت بگم.
نامجون: خب
جین: (توی دلش) آخه چرا همیشه کار سختا رو میدن به من.
جین: ا/ت ..... ا/ت
نامجون: ا/ت چی؟
جین: *نفس عمیق* ا/ت حاملس
نامجون: چی داری میگی
جین: نامجون
راوی: نامجون خیلی عصبانی و ناراحت بود.
نامجون: پسش میگیرم
جین: الان زمان مناسبی نیست هرچی باشه اون حاملس و هر شوکی که بهش وارد شه جدا از بچه داخل شکمش برای خودش خیلی خطرناکه.
•ادامه دارد•
▪︎عشق من▪︎
۲۳.۸k
۱۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.