My cute introvert
My cute introvert
p17
ا.ت ویو
یوهووووو امروز جمعس
فردا تعطیله
(تو کشورای دیگه جای پنجشنبه و جمعه شنبه و یکشنبه تعطیله)
میرم پیش مامان اینا
(مامانو باباش هم تو سئولن،ا.تو داداشش تهیونگ هرچند وقت یکبار میرن پیش مامانو باباشون )
پرش زمانی
+سلام اوماااااا
م: سلام دخترممممم
~سلام لب شتری
+کوفتتتتت، نه که تو خیلی از من بهتری
~مگه چمه، گمشو بیا بغ**لمممممم
درسته کلکل میکنیم ولی تهیونگ بهترین داداشیه که میتونم داشته باشم.
+راستی، جیمین امروز ماسک زده بود چون لباش بخاطر چند روز پیش باد کرده بود 😂
~فک کن، جیمینم مث تو لب شتری شده😔😂
+کوفتتتتتتتت کره بز توهین نکن به...
~به کر**اشت اره؟
+نه خیر به دوستم
~اعتراف کن روش کرا**شی وگرنه به مامان میگم یه دوست داری که پسره
+نه خیرممممم
~عه باشه
~مامانننننننن
م: جان مامان
ترسیده بودم. مامان رو من حساسه.
~ا.ت...
+باشه باشه نگو "یواش"
م: ا.ت چی؟
~موهامو کشید
م: ذلیل مرده ها دعوا نکنین
+و~ "ترکیدن از خنده"
پرش زمانی به شب
+میگم ته یه دقیقه بیا
~چیزی شده
+بیا بریم تو اتاق
اومد و نشستیم رو تخت.
~چیزی شده؟
+ببین... نمیدونم چجوری بهت بگم
~خجالت میکشی
+اوهوم
~از من خجالت نکش، هرچی هس بگو
+در مورد جیمینه
~چیییییی؟ داداشم چیزیش شده؟
+"خنده"نه، من...من... جیمینو...
دو... دوست... دارم
دوست دارمو بریده بریده گفتم.
~جدی میگی؟
+اوهوم
~مگه یادت رفته؟ اوما و آبا نمیزارن باهاش ازدواج کنی اونا میخان با یونگ سو ازدواج کنی
(یونگ سو پسر عموشه)
ناخوداگاه اشکام ریخت.
+دوسش دارم میفهمی؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خمالی ^_^
p17
ا.ت ویو
یوهووووو امروز جمعس
فردا تعطیله
(تو کشورای دیگه جای پنجشنبه و جمعه شنبه و یکشنبه تعطیله)
میرم پیش مامان اینا
(مامانو باباش هم تو سئولن،ا.تو داداشش تهیونگ هرچند وقت یکبار میرن پیش مامانو باباشون )
پرش زمانی
+سلام اوماااااا
م: سلام دخترممممم
~سلام لب شتری
+کوفتتتتت، نه که تو خیلی از من بهتری
~مگه چمه، گمشو بیا بغ**لمممممم
درسته کلکل میکنیم ولی تهیونگ بهترین داداشیه که میتونم داشته باشم.
+راستی، جیمین امروز ماسک زده بود چون لباش بخاطر چند روز پیش باد کرده بود 😂
~فک کن، جیمینم مث تو لب شتری شده😔😂
+کوفتتتتتتتت کره بز توهین نکن به...
~به کر**اشت اره؟
+نه خیر به دوستم
~اعتراف کن روش کرا**شی وگرنه به مامان میگم یه دوست داری که پسره
+نه خیرممممم
~عه باشه
~مامانننننننن
م: جان مامان
ترسیده بودم. مامان رو من حساسه.
~ا.ت...
+باشه باشه نگو "یواش"
م: ا.ت چی؟
~موهامو کشید
م: ذلیل مرده ها دعوا نکنین
+و~ "ترکیدن از خنده"
پرش زمانی به شب
+میگم ته یه دقیقه بیا
~چیزی شده
+بیا بریم تو اتاق
اومد و نشستیم رو تخت.
~چیزی شده؟
+ببین... نمیدونم چجوری بهت بگم
~خجالت میکشی
+اوهوم
~از من خجالت نکش، هرچی هس بگو
+در مورد جیمینه
~چیییییی؟ داداشم چیزیش شده؟
+"خنده"نه، من...من... جیمینو...
دو... دوست... دارم
دوست دارمو بریده بریده گفتم.
~جدی میگی؟
+اوهوم
~مگه یادت رفته؟ اوما و آبا نمیزارن باهاش ازدواج کنی اونا میخان با یونگ سو ازدواج کنی
(یونگ سو پسر عموشه)
ناخوداگاه اشکام ریخت.
+دوسش دارم میفهمی؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خمالی ^_^
۸۹۸
۰۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.