از این به بعد شرط برای پارت بعد نداریم.
پدرخوانده part2
مسئول شروع کرد به معرفی ما
@خب آقا این دختر که سمت راست وایساده اسمش لی ا.ت هست دختری ساکت گوشه گیر یکم شیطون عاشق کتاب و درس خوندنه اصلا گریه نمی کنه البته از وقتی آوردیمش اینجا حتی یه بارم گریه نکرده زود عصبی میشه البته اگه به خانوادش که جلو چشاش به قتل رسیدن توهین بشه به شدت عصبی میشه دفاع شخصی بلده و تازه آهنگ مینویسه و میخونه.
_خب(سرد)
@اون یکی دختره که سمت چپ نشسته اسمش جانگ سوهی هست یه دختر برونگرا به شدت شیطون لجباز عاشق دعوا همیشه بی اعصاب ولی یه دختر پایه همه کاری
_همه کار؟!(سرد)
@چی.....بله همه کار حتی اونی که شما فکر میکنین
وایسا مگه به چی فکر میکنه هرچی که هست حتما خیلی بده
_خب من تصمیمو گرفتم میخوام این دخترو ببرم(سرد)
@بله حتما بیاین اینجارو امضا کنید و این فرم رو پر کنید
_اوکی(سرد)
چیشد الان اون منو گفت یعنی بالاخره یکی منو قبول کرد خیلی خوشحالم وقتی صورتمو برگردوندم سمت سوهی خیلی عصبی بود حتما به خاطر اینه که من انتخاب شدم
+سوهی من....
@خفه شو فقط خفه شووووو(داد)
+سوهی آروم باش ببین با عصبانیت هیچی درست نمیشه زمان به عقب برنمیگرده لطفا آروم باش به خاطر دوستی چندسالمون(آروم و مهربون)
@ببخشید سرت داد زدم
+عب نداره
تهیونگ ویو
مسئول دخترارو آورد بهم معرفیشون کرد از همون اول ا.ت چشممو گرفته بود دختره خوبی به نظر میومد ولی اون یکی شبیه هرزه ها لباس پوشیده بود به اندازه کافی هرزه تو خونم دارم ا.تو انتخاب کردم رفتم سمت میز تا فرمو پر کنم که اون دختره که فک کنم اسمش سوهی بود داد کشید که ا.ت آرومش کرد باورم نمیشه با چهارتا کلمه آرومش کرد اون دختر خیلی عجیبه
@واقعا بابت رفتار این دختر منو ببخشین
_عیب نداره(سرد)
@ممنون
_اوهوم...ا.ت نیازی نیست با خودت وسیله بیاری اونجا به اندازه کافی وسیله هست(سرد)
+اوکی فقط میشه برم کتابامو بیارم اونارو خیلی دوست دارم
_باشه فقط سریع(سرد)
سریع رفتم سمت اتاق تا کتابامو بردارم خیلی خوشحالم که بالاخره یکی راضی شد منو انتخاب کنه وییی کتابارو برداشتم رفتم سمت اون مرده من حتی اسمشم نمی دونم حتی درست و حسابی نتونستم قیافشو ببینم فقط به خاطر قانون مسخرش ایششش
_خیله خب سرتو بیار بالا(سرد)
+چی؟!
_کری؟خوشم نمیاد یه حرفو دوبار تکرار کنم فهمیدی یا نه؟!(سرد،داد)
+بله معذرت میخوام
سرمو بردم بالا واقعا یه مرد جذاب بود ولی در عوض یه خر که قلبش از سنگه(دوستان فیکه ناراحت نشین) اَهههه چیمیگی تو ا.ت بیخیالش
_راه بیوفت اون ماشینه که سیاهه فراری رو میگم برو سوارش شو(سرد)
+باشه
رفتم سمت ماشین واقعا خیلی خب بود سوار شدم تا موقعی که بیاد سرمو گذاشتم کنار پنجره بیرونو نگا کردم که اومد نشست
_خب اول از همه قانونامو باید بهت بگم که اگه رعایت نکنی برات بد میشه اوکی؟!(سرد)
+اوکی
ماشین روشن کرد حرکت کرد سرمو انداختم پایین چون واقعا کنارش معذبم
_آهاااای اولین قانونی که باید بدونی اینه که کنار من معذب نباشی فهمیدی؟(سرد)
+بله
_خب دونه دونه قانونارو میگم یادت باشه
۱.معذب بودن پیش من ممنوع
۲.بهم میگی بابا
۳.هرچیزی لازم داشتی به من یا آجوما خدمتکار اونجا میگی
۴.با سه زنایی که اونجان هم صحبت یا هم نشین نمیشی اسماشون میونگ- بورام- یونا
۵.حق پوشیدن لباس باز نداری
۶.لاس زنی با پسرا ممنوع
۷.اگه بخوای بیرون بری به من میگی
۸.صبح ها ساعت۹ بیدارباشه
۹.شبا نباید از ۱۲ به اون ور بیدار بمونی
۱۰.بلبل زبونی ممنوع
اینا همه قانونی من بودن یه قانون هم که مربوط به همشون میشه
۱۱.........
ادامه دارد....
مسئول شروع کرد به معرفی ما
@خب آقا این دختر که سمت راست وایساده اسمش لی ا.ت هست دختری ساکت گوشه گیر یکم شیطون عاشق کتاب و درس خوندنه اصلا گریه نمی کنه البته از وقتی آوردیمش اینجا حتی یه بارم گریه نکرده زود عصبی میشه البته اگه به خانوادش که جلو چشاش به قتل رسیدن توهین بشه به شدت عصبی میشه دفاع شخصی بلده و تازه آهنگ مینویسه و میخونه.
_خب(سرد)
@اون یکی دختره که سمت چپ نشسته اسمش جانگ سوهی هست یه دختر برونگرا به شدت شیطون لجباز عاشق دعوا همیشه بی اعصاب ولی یه دختر پایه همه کاری
_همه کار؟!(سرد)
@چی.....بله همه کار حتی اونی که شما فکر میکنین
وایسا مگه به چی فکر میکنه هرچی که هست حتما خیلی بده
_خب من تصمیمو گرفتم میخوام این دخترو ببرم(سرد)
@بله حتما بیاین اینجارو امضا کنید و این فرم رو پر کنید
_اوکی(سرد)
چیشد الان اون منو گفت یعنی بالاخره یکی منو قبول کرد خیلی خوشحالم وقتی صورتمو برگردوندم سمت سوهی خیلی عصبی بود حتما به خاطر اینه که من انتخاب شدم
+سوهی من....
@خفه شو فقط خفه شووووو(داد)
+سوهی آروم باش ببین با عصبانیت هیچی درست نمیشه زمان به عقب برنمیگرده لطفا آروم باش به خاطر دوستی چندسالمون(آروم و مهربون)
@ببخشید سرت داد زدم
+عب نداره
تهیونگ ویو
مسئول دخترارو آورد بهم معرفیشون کرد از همون اول ا.ت چشممو گرفته بود دختره خوبی به نظر میومد ولی اون یکی شبیه هرزه ها لباس پوشیده بود به اندازه کافی هرزه تو خونم دارم ا.تو انتخاب کردم رفتم سمت میز تا فرمو پر کنم که اون دختره که فک کنم اسمش سوهی بود داد کشید که ا.ت آرومش کرد باورم نمیشه با چهارتا کلمه آرومش کرد اون دختر خیلی عجیبه
@واقعا بابت رفتار این دختر منو ببخشین
_عیب نداره(سرد)
@ممنون
_اوهوم...ا.ت نیازی نیست با خودت وسیله بیاری اونجا به اندازه کافی وسیله هست(سرد)
+اوکی فقط میشه برم کتابامو بیارم اونارو خیلی دوست دارم
_باشه فقط سریع(سرد)
سریع رفتم سمت اتاق تا کتابامو بردارم خیلی خوشحالم که بالاخره یکی راضی شد منو انتخاب کنه وییی کتابارو برداشتم رفتم سمت اون مرده من حتی اسمشم نمی دونم حتی درست و حسابی نتونستم قیافشو ببینم فقط به خاطر قانون مسخرش ایششش
_خیله خب سرتو بیار بالا(سرد)
+چی؟!
_کری؟خوشم نمیاد یه حرفو دوبار تکرار کنم فهمیدی یا نه؟!(سرد،داد)
+بله معذرت میخوام
سرمو بردم بالا واقعا یه مرد جذاب بود ولی در عوض یه خر که قلبش از سنگه(دوستان فیکه ناراحت نشین) اَهههه چیمیگی تو ا.ت بیخیالش
_راه بیوفت اون ماشینه که سیاهه فراری رو میگم برو سوارش شو(سرد)
+باشه
رفتم سمت ماشین واقعا خیلی خب بود سوار شدم تا موقعی که بیاد سرمو گذاشتم کنار پنجره بیرونو نگا کردم که اومد نشست
_خب اول از همه قانونامو باید بهت بگم که اگه رعایت نکنی برات بد میشه اوکی؟!(سرد)
+اوکی
ماشین روشن کرد حرکت کرد سرمو انداختم پایین چون واقعا کنارش معذبم
_آهاااای اولین قانونی که باید بدونی اینه که کنار من معذب نباشی فهمیدی؟(سرد)
+بله
_خب دونه دونه قانونارو میگم یادت باشه
۱.معذب بودن پیش من ممنوع
۲.بهم میگی بابا
۳.هرچیزی لازم داشتی به من یا آجوما خدمتکار اونجا میگی
۴.با سه زنایی که اونجان هم صحبت یا هم نشین نمیشی اسماشون میونگ- بورام- یونا
۵.حق پوشیدن لباس باز نداری
۶.لاس زنی با پسرا ممنوع
۷.اگه بخوای بیرون بری به من میگی
۸.صبح ها ساعت۹ بیدارباشه
۹.شبا نباید از ۱۲ به اون ور بیدار بمونی
۱۰.بلبل زبونی ممنوع
اینا همه قانونی من بودن یه قانون هم که مربوط به همشون میشه
۱۱.........
ادامه دارد....
۷.۱k
۱۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.