تفسیر قرآن
مطالعه تفسیری معنا و آثار شرک برای افراد علاقه مند به مطالعه در دو بخش ارائه می گردد
بخش دوم :انگيزه هاى شرك
مردم، يا به خاطر قدرت به سراغ كسى مى روند كه قرآن مى فرمايد: تمام مردم حتّى قدرت آفريدن يك مگس را ندارند، «لن يخلقوا ذباباً و لو اجتمعوا له»(248)
يا به خاطر لقمه نانى به سراغ اين و آن مى روند،
و
كه قرآن مى فرمايد: «لايملكون لكم رزقاً»(249)
يا به خاطر رسيدن به عزّت به سراغ كسى مى روند كه قرآن مى فرمايد: «فانّ العزّة للّه جميعاً»(250)
يا به خاطر نجات از مشكلات، دور كسى جمع مى شوند كه قرآن مى فرمايد: «فلايملكون كشف الضرّ عنكم»(251)
و در جاى ديگر مى فرمايد: كسانى كه به جاى خدا به سراغشان مى رويد، بندگانى مثل خودتان هستند: «عباد امثالكم»(252) چرا شما بهترين آفريننده را رها مى كنيد و به ديگران توجّه داريد؟ «تذرون احسن الخالقين»(253)
مبارزه با شرك
اوّلين پيام و هدف تمام انبيا، مبارزه با شرك و دعوت به بندگى خالصانه خداوند است.«ولقد بعثنا فى كلّ اُمّة رسولاً اَنِ اعبدوا اللّه واجتنبوا الطاغوت»(254)
تمام گناهان، مورد عفو قرار مى گيرد، جز شرك. «اِنّ اللّه لا يغفر ان يشرك به و يغفر مادون ذلك»(255) انبيا مأمور بودند با صراحت كامل از انواع شرك ها برائت جويند.(256) شريك قرار دادن براى خداوند مردود است، گرچه درصد آن بسيار كم باشد. اگر 99% كار براى خداوند و تنها يك درصد آن براى غير خدا باشد، تمام كار باطل است. چنانكه قرآن مى فرمايد: «و اعبدوا اللّه و لا تشركوا به شيئاً»(257)
نه تنها بت ها و طاغوت ها، بلكه انبيا و اولياى الهى نيز نبايد شريك خداوند قرار گيرند. خداوند به حضرت عيسى مى فرمايد: آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را شريك خدا قرار دهيد. «أأنتَ قلتَ للناس اتّخذونى وامّى الهَين من دون اللّه»(258) شريك دانستن براى خداوند، افترا، تهمت و گناه بزرگ است. «و مَن يشرك باللّه فقد افترى اثماً عظيماً»(259)
شرك، به قدرى منفور است كه خداوند مى فرمايد: پيامبر و مؤمنان حقّ ندارند براى مشركان، حتّى اگر از خويشاوندانشان باشند، استغفار نمايند. «ما كان للنبىّ والّذين آمنوا اَن يستغفروا للمشركين و لو كانوا أولى قُربى »(260)
بخش دوم :انگيزه هاى شرك
مردم، يا به خاطر قدرت به سراغ كسى مى روند كه قرآن مى فرمايد: تمام مردم حتّى قدرت آفريدن يك مگس را ندارند، «لن يخلقوا ذباباً و لو اجتمعوا له»(248)
يا به خاطر لقمه نانى به سراغ اين و آن مى روند،
و
كه قرآن مى فرمايد: «لايملكون لكم رزقاً»(249)
يا به خاطر رسيدن به عزّت به سراغ كسى مى روند كه قرآن مى فرمايد: «فانّ العزّة للّه جميعاً»(250)
يا به خاطر نجات از مشكلات، دور كسى جمع مى شوند كه قرآن مى فرمايد: «فلايملكون كشف الضرّ عنكم»(251)
و در جاى ديگر مى فرمايد: كسانى كه به جاى خدا به سراغشان مى رويد، بندگانى مثل خودتان هستند: «عباد امثالكم»(252) چرا شما بهترين آفريننده را رها مى كنيد و به ديگران توجّه داريد؟ «تذرون احسن الخالقين»(253)
مبارزه با شرك
اوّلين پيام و هدف تمام انبيا، مبارزه با شرك و دعوت به بندگى خالصانه خداوند است.«ولقد بعثنا فى كلّ اُمّة رسولاً اَنِ اعبدوا اللّه واجتنبوا الطاغوت»(254)
تمام گناهان، مورد عفو قرار مى گيرد، جز شرك. «اِنّ اللّه لا يغفر ان يشرك به و يغفر مادون ذلك»(255) انبيا مأمور بودند با صراحت كامل از انواع شرك ها برائت جويند.(256) شريك قرار دادن براى خداوند مردود است، گرچه درصد آن بسيار كم باشد. اگر 99% كار براى خداوند و تنها يك درصد آن براى غير خدا باشد، تمام كار باطل است. چنانكه قرآن مى فرمايد: «و اعبدوا اللّه و لا تشركوا به شيئاً»(257)
نه تنها بت ها و طاغوت ها، بلكه انبيا و اولياى الهى نيز نبايد شريك خداوند قرار گيرند. خداوند به حضرت عيسى مى فرمايد: آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را شريك خدا قرار دهيد. «أأنتَ قلتَ للناس اتّخذونى وامّى الهَين من دون اللّه»(258) شريك دانستن براى خداوند، افترا، تهمت و گناه بزرگ است. «و مَن يشرك باللّه فقد افترى اثماً عظيماً»(259)
شرك، به قدرى منفور است كه خداوند مى فرمايد: پيامبر و مؤمنان حقّ ندارند براى مشركان، حتّى اگر از خويشاوندانشان باشند، استغفار نمايند. «ما كان للنبىّ والّذين آمنوا اَن يستغفروا للمشركين و لو كانوا أولى قُربى »(260)
۳.۴k
۲۹ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.