حوچ خودم
اون اکوتاگاوا بود!
اکوتاگاوا:
چویا مدرسه اتیش گرفته با اون دراز بیا اینجا
که چویا گفت دراز منظورت بیب... اهم چیز دازای بود
اکوتاگاوا
اره دیگه
بدو
پرش زمانی به مدرسه چویا باقدرت جاذبه اتیشو خاموش کرد وغش کرد!
دازای با اکوتاگاوا بردنش دکتر
که دکتر گفت اقای اوسامو دازای گفت بله
دکتر گفت تنهایی بیاید دازای رفت که دگتر گفت
اون حاملس
دازای یا جد بانداژام
که اکوتاگاوا گفت چی شده دازای گفت هیچی تا اینکه چویا بیدار شد و دازای صدا زد و گف
&&&&&&&&&&&&&&&&
پارت بعد رو بعد از ظهر میدم
اونامی👋👋
اکوتاگاوا:
چویا مدرسه اتیش گرفته با اون دراز بیا اینجا
که چویا گفت دراز منظورت بیب... اهم چیز دازای بود
اکوتاگاوا
اره دیگه
بدو
پرش زمانی به مدرسه چویا باقدرت جاذبه اتیشو خاموش کرد وغش کرد!
دازای با اکوتاگاوا بردنش دکتر
که دکتر گفت اقای اوسامو دازای گفت بله
دکتر گفت تنهایی بیاید دازای رفت که دگتر گفت
اون حاملس
دازای یا جد بانداژام
که اکوتاگاوا گفت چی شده دازای گفت هیچی تا اینکه چویا بیدار شد و دازای صدا زد و گف
&&&&&&&&&&&&&&&&
پارت بعد رو بعد از ظهر میدم
اونامی👋👋
۲.۹k
۰۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.