ویو ات
ویو ات
دقیقا دم در مدرسه بودم مه دوتا پسر که نمیشناختمشون از یه ماشین گرون پیاده شدن ی حسی به هم میگفت بدو در برو منم تا با هاشون چش تو چش شدم در رفتم که انگار افتادن دنبالم دشاتم میدویدم تو راه رو بودم خیلی شلول بود که یکی از پشت منو کشید که کوبید بهش گفت خانوم کوچولو چرا در میری گفتم اصلا تو کی هستی بخام ازت فرار کنم من دوست داشتم بدوم اون یکی گفت وقت برای دویدن هست و رفتن منظورشون نفحمیدم کلا بی خیال شدم رفتم سر کار که سوجون اومد نزدیکم من رفتم عقب که خوردم دیوار میخواست دستشو برد زیر بولیزم بعدشم زیر سوتینم تا اومد دست بزنه به ـــــــــــــــــــ پرت شد رو زمین یکی هم سر من گذاشت روسینش اون یکی انگار داشت کتکظ میزد اونی که داشت کتکشمیزد گغت
ته چطور جرعت میکنی به اموال ما دست بزنی
سوجون گفت ق قل قلط ک ک کردم مم اونی که سرمن رو سینش یود گفت هواست باشه نگاه چپ بش بکنی مردی
من بزور خودم از دستاش کشیدم بیرون و گفتم چیمیگین شما ها چیکار میکنین من اصلا شمارو نمیشناسم اونیکه سوجون زده بود گفت من ته هستم اینم کوک تو مال مایی چه بخوای چه نخوایکوک گفت ته فعلا نه ته کفت خوب ولی اینو یادت لاشه منم گفتم گگگگگ (اداشو دراورد) که ی جوری برگشت نشت زمین از نگاهش کوک نشست گفت بلند شو منم گفتم بباششه دستم رو گرفت و بغلم کرد گذاشتم رو صندلی وصتی م ته سمت چپم نشت کوکم سمت راست که نعلم اومد گفت دوتا دانش ام. ز جدید دارید خودتون معرفی کنید ته گفت من کیم تهیونگ هستم کوکم گفت منم جئون جونکوک هستم مکه استاد درس شروع کرد زنگ که خورد کوک ته هیچکودوم از جاشون جم نخوردن من کوک هل دادم که افتاد زمین بدو بدو داشتم سمت دفتر مدیر میرفتم که ته منو از پشت کشید که کوبژدم بهش گفت کجا با این عجلا کارمون هنوز خیلیش مونده...
دقیقا دم در مدرسه بودم مه دوتا پسر که نمیشناختمشون از یه ماشین گرون پیاده شدن ی حسی به هم میگفت بدو در برو منم تا با هاشون چش تو چش شدم در رفتم که انگار افتادن دنبالم دشاتم میدویدم تو راه رو بودم خیلی شلول بود که یکی از پشت منو کشید که کوبید بهش گفت خانوم کوچولو چرا در میری گفتم اصلا تو کی هستی بخام ازت فرار کنم من دوست داشتم بدوم اون یکی گفت وقت برای دویدن هست و رفتن منظورشون نفحمیدم کلا بی خیال شدم رفتم سر کار که سوجون اومد نزدیکم من رفتم عقب که خوردم دیوار میخواست دستشو برد زیر بولیزم بعدشم زیر سوتینم تا اومد دست بزنه به ـــــــــــــــــــ پرت شد رو زمین یکی هم سر من گذاشت روسینش اون یکی انگار داشت کتکظ میزد اونی که داشت کتکشمیزد گغت
ته چطور جرعت میکنی به اموال ما دست بزنی
سوجون گفت ق قل قلط ک ک کردم مم اونی که سرمن رو سینش یود گفت هواست باشه نگاه چپ بش بکنی مردی
من بزور خودم از دستاش کشیدم بیرون و گفتم چیمیگین شما ها چیکار میکنین من اصلا شمارو نمیشناسم اونیکه سوجون زده بود گفت من ته هستم اینم کوک تو مال مایی چه بخوای چه نخوایکوک گفت ته فعلا نه ته کفت خوب ولی اینو یادت لاشه منم گفتم گگگگگ (اداشو دراورد) که ی جوری برگشت نشت زمین از نگاهش کوک نشست گفت بلند شو منم گفتم بباششه دستم رو گرفت و بغلم کرد گذاشتم رو صندلی وصتی م ته سمت چپم نشت کوکم سمت راست که نعلم اومد گفت دوتا دانش ام. ز جدید دارید خودتون معرفی کنید ته گفت من کیم تهیونگ هستم کوکم گفت منم جئون جونکوک هستم مکه استاد درس شروع کرد زنگ که خورد کوک ته هیچکودوم از جاشون جم نخوردن من کوک هل دادم که افتاد زمین بدو بدو داشتم سمت دفتر مدیر میرفتم که ته منو از پشت کشید که کوبژدم بهش گفت کجا با این عجلا کارمون هنوز خیلیش مونده...
۵.۷k
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.