وانشات جونگ كوك پارت(نمى دونم چرا نوشته ها پاك شد)7
پارت7
ويى ات
داشتم ميرفتم كه يه ماشين با سرعت امد سمتم و…
ويو كوك
رسيدم مدرسه ولى ات رو نديدم خيلى گشتم ولى تو مدرسه نبود تا وقتى كه ديگه شك كردم چون خيلى لفتش داده رفتم به گوشيش زنگ زدم كه جواب داد
؟: بله شما
كوك : ام جونگ كوك هستم شما كى هستين
دكتر: من دكتر هستم شما چه نسبتى با خانم ات دارين
كوك: من دوست بچگيشم
و تو يه مدرسه هستين
دكتر : خانم ات تصادف كردن
كوك: كدوم بيمارستان
دكتر : بيمارستان …
كوك: سلام ببخشيد خانم ات كدوم اتاق هستن
منشى : مستقيم سمت راست اتاق 143
كوك: ممنون
ويو ات
با سردرد بدى بلند شدم و يكى در زد
بله
كوك: ات خوبى
ات: اوهوم
كوك : چرا تصادف كردى هان
ات: چراغ سبز بود ولى يه ماشين امد و خورد بهم
كوك: كجات درد ميكنه
ات: پام شكسته
كوك: واى اه لعنتى
ات: چرا تو ناراحتى
كوك: چون چون
جيمين: ات خوبى
تهيونگ: سلام
ات: شما اينجا چيكار ميكنيم
جيمين : امديم ملاقات تو خب
تهيونگ: چيشدى
ات: پام شكسته همنين
كوك: ولى اگه ميمردى چى
ات: مگه مهم بود
همه تعجب
كوك: خب
ات: كسى كه برام نبود گريه كنه يا ناراحت بشه
كوك:چرا من بودم
جيمين: ماهم بوديم
يك ماه بعد
ات: اه باز تولدم شده
كوك: چرا ناراحتى امروز تولدته
ات: خب كه چى براى كى مهمه
كوك: بابا من اينجا ماستم
ات: شايد
كوك: اى بابا
كوك: امروز بيا خونه ى من مهمونى داريم
ات: مهمونى كيه
كوك: نگران نباش فقط من تو وو جيمين و تهيونگ هستيم
ات: لينا هم هست
كوك: اره
ات: ميشه بگم جنى هم بياد(دوست دبستان ات)
كوك: اره بگو بياد
ات: ادرس خونتو بده
كوك: باشه SMSميكنم برات
ات : باش
كوك: باى
ات: بايىى
فردا شب
ويو ات
كدوم گوشوارمو بندازم دارك باشه يا نه واى ستاره اى خوبه (عكس اسلايد ٢)
براى لباس هم فكنم اين سياه كه دامن داره يا اونى كه شلوار داره خوبه با دامن (اسلايد3)
ويو جنى
ات بهم گفت مهمونى دعوتيم منم خيلى خوشحال شدم ات گفت يه لباس گرانچ بپوشم ولى هيچى نداشتم بهش زنگ زدم گفت برم خونه خودش بهم بده
رفتم كه در بزنم
تق تق
ات: امدم
جنى : سلام
ات: سلام بيا تو
جنى : باش
جنى لباس چى دارى ات
ات: نصف كمدم
جنى:واقعاً
ات: هرچى مى خواى بردار
جنى : باشه ممنون
جنى : ميشه اينى كه كه لباس كراب سياه رو بردارم با شلوارش و كفشش
ات: اره هرچى دوست دارى انتخاب كن
جنى ميسسسس
ات: لوس بازى درنيار
جنى : چشممم
ات: افرين پيشى
جنى: چى
ات: هيچى
جنى : اره معلومه هيچى نگفتى
ات: ول كن بابا الان ديرمون ميشه ها
جنى: باش من حاضرم بريم
ات: راستى با دوچرخه بريم
جنى:نه بابا تازه پات خوب شده
ات: باشه. پس با چى بريم
جنى : نميدونم
تق تق
ات: بله امدم واى كيه الان
كوك: منم ات
ات: هان چته الان
كوك: اوف دوباره سياه عه سلام جنى
ات: چيكار دارى مگه خودت الان مهمونى نداره
كوك: امدم ببرمتون
ات: لازم نكرده
كوك: ميدونستم ممكنه به فكرت بزنه با دوچرخه بياى اونم با اين لباس ها پس امدم دنبالت
ات: اه باشه باشه باهم ميريم
جنى : ممنون
ات ويو
كوك داشت از در ميرفت بيرون كه نمى دونم چرا با انگشتام لباسش رو اروم بيشگون گرفت و گفتم…
كوك: ويو
داشتم ميرفتم بيرون كه يكى يهو از پشت لباسمو بيشگون گرفت برگشتم ات بود بهم گفت …
ات: كوك ممنون كه امدى (با خجالت)
كوك: خواهش (با خوشحالى)
ويو ات:
وقتى بهش گفتم سرمو ناز كرد ديگه داشتم از خجالت ميمردم ولى راستش خوشم امد دستش بهم حس ارامش ميداد
رفتيم نشستيم تو ماشين همه سوكوت بودن منم داشتم با هدفونم سياه رنگم به اهنگ گوش ميكردن و بيرون رو نگاه ميكردم
جنى: هى ات چه اهنگى كوش ميدى هى باتو ام الو
ات: به تو چه
جنى : تربچه
كوك: خونت تو باغچه
بچه ها من براى پارت بعدى شرط نميزارم ولى شما هم حمايت كنين ممنون
ميو
ويى ات
داشتم ميرفتم كه يه ماشين با سرعت امد سمتم و…
ويو كوك
رسيدم مدرسه ولى ات رو نديدم خيلى گشتم ولى تو مدرسه نبود تا وقتى كه ديگه شك كردم چون خيلى لفتش داده رفتم به گوشيش زنگ زدم كه جواب داد
؟: بله شما
كوك : ام جونگ كوك هستم شما كى هستين
دكتر: من دكتر هستم شما چه نسبتى با خانم ات دارين
كوك: من دوست بچگيشم
و تو يه مدرسه هستين
دكتر : خانم ات تصادف كردن
كوك: كدوم بيمارستان
دكتر : بيمارستان …
كوك: سلام ببخشيد خانم ات كدوم اتاق هستن
منشى : مستقيم سمت راست اتاق 143
كوك: ممنون
ويو ات
با سردرد بدى بلند شدم و يكى در زد
بله
كوك: ات خوبى
ات: اوهوم
كوك : چرا تصادف كردى هان
ات: چراغ سبز بود ولى يه ماشين امد و خورد بهم
كوك: كجات درد ميكنه
ات: پام شكسته
كوك: واى اه لعنتى
ات: چرا تو ناراحتى
كوك: چون چون
جيمين: ات خوبى
تهيونگ: سلام
ات: شما اينجا چيكار ميكنيم
جيمين : امديم ملاقات تو خب
تهيونگ: چيشدى
ات: پام شكسته همنين
كوك: ولى اگه ميمردى چى
ات: مگه مهم بود
همه تعجب
كوك: خب
ات: كسى كه برام نبود گريه كنه يا ناراحت بشه
كوك:چرا من بودم
جيمين: ماهم بوديم
يك ماه بعد
ات: اه باز تولدم شده
كوك: چرا ناراحتى امروز تولدته
ات: خب كه چى براى كى مهمه
كوك: بابا من اينجا ماستم
ات: شايد
كوك: اى بابا
كوك: امروز بيا خونه ى من مهمونى داريم
ات: مهمونى كيه
كوك: نگران نباش فقط من تو وو جيمين و تهيونگ هستيم
ات: لينا هم هست
كوك: اره
ات: ميشه بگم جنى هم بياد(دوست دبستان ات)
كوك: اره بگو بياد
ات: ادرس خونتو بده
كوك: باشه SMSميكنم برات
ات : باش
كوك: باى
ات: بايىى
فردا شب
ويو ات
كدوم گوشوارمو بندازم دارك باشه يا نه واى ستاره اى خوبه (عكس اسلايد ٢)
براى لباس هم فكنم اين سياه كه دامن داره يا اونى كه شلوار داره خوبه با دامن (اسلايد3)
ويو جنى
ات بهم گفت مهمونى دعوتيم منم خيلى خوشحال شدم ات گفت يه لباس گرانچ بپوشم ولى هيچى نداشتم بهش زنگ زدم گفت برم خونه خودش بهم بده
رفتم كه در بزنم
تق تق
ات: امدم
جنى : سلام
ات: سلام بيا تو
جنى : باش
جنى لباس چى دارى ات
ات: نصف كمدم
جنى:واقعاً
ات: هرچى مى خواى بردار
جنى : باشه ممنون
جنى : ميشه اينى كه كه لباس كراب سياه رو بردارم با شلوارش و كفشش
ات: اره هرچى دوست دارى انتخاب كن
جنى ميسسسس
ات: لوس بازى درنيار
جنى : چشممم
ات: افرين پيشى
جنى: چى
ات: هيچى
جنى : اره معلومه هيچى نگفتى
ات: ول كن بابا الان ديرمون ميشه ها
جنى: باش من حاضرم بريم
ات: راستى با دوچرخه بريم
جنى:نه بابا تازه پات خوب شده
ات: باشه. پس با چى بريم
جنى : نميدونم
تق تق
ات: بله امدم واى كيه الان
كوك: منم ات
ات: هان چته الان
كوك: اوف دوباره سياه عه سلام جنى
ات: چيكار دارى مگه خودت الان مهمونى نداره
كوك: امدم ببرمتون
ات: لازم نكرده
كوك: ميدونستم ممكنه به فكرت بزنه با دوچرخه بياى اونم با اين لباس ها پس امدم دنبالت
ات: اه باشه باشه باهم ميريم
جنى : ممنون
ات ويو
كوك داشت از در ميرفت بيرون كه نمى دونم چرا با انگشتام لباسش رو اروم بيشگون گرفت و گفتم…
كوك: ويو
داشتم ميرفتم بيرون كه يكى يهو از پشت لباسمو بيشگون گرفت برگشتم ات بود بهم گفت …
ات: كوك ممنون كه امدى (با خجالت)
كوك: خواهش (با خوشحالى)
ويو ات:
وقتى بهش گفتم سرمو ناز كرد ديگه داشتم از خجالت ميمردم ولى راستش خوشم امد دستش بهم حس ارامش ميداد
رفتيم نشستيم تو ماشين همه سوكوت بودن منم داشتم با هدفونم سياه رنگم به اهنگ گوش ميكردن و بيرون رو نگاه ميكردم
جنى: هى ات چه اهنگى كوش ميدى هى باتو ام الو
ات: به تو چه
جنى : تربچه
كوك: خونت تو باغچه
بچه ها من براى پارت بعدى شرط نميزارم ولى شما هم حمايت كنين ممنون
ميو
۶.۰k
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.