وقتی عضو نهمی و پریود میشی ... p2
هان : رو مبل اتاق نشسته بودی و تو خودت جمع شده بودی
هان : هی آت دیروز چند تا .. آت ؟؟ .. داری گریه میکنی ؟
لبخندی دروغین زدی : نه .. یه خورده دل درد دارم .. خوب میشم
هان : بزار برم خوراکی های که چان هیونگ قایم کردن رو پیدا کنیم بخوریم
خنده ای کرده ای : اوهوم منتظرم ..
فیلیکس : دیروز که داشت میومد تو اتاقت تا بری باهاش بیرون چشمش به تقویمت افتاد و متوجه شد و سعی کرد با منیحرت حرف بزنه که خیلی ریز برنامه هات و کنسل کنه
از دیشب تا الآنم یا با هم خوابید یا بازی میکنید یا فیلم میبینید
سونگمین : با دیدن قیافت که دو روزی بود تو هم بود و اعصاب نداشتی حدس میزد .. پس زنگ زد و کلی پیتزا و مخلفات گرفت تا بخورید
جونگین : اصلا به روی خودش نیاورد و رفت به چان هیونگش گفت که آت حالش خوب نیست تو این چند روز من میتونم برنامه هاشو انجام بدم
چان هم از دیدن پسرش که آنقدر بزرگ شده برنامه هر دوتون و تا دو هفته کنسل کرد
هان : هی آت دیروز چند تا .. آت ؟؟ .. داری گریه میکنی ؟
لبخندی دروغین زدی : نه .. یه خورده دل درد دارم .. خوب میشم
هان : بزار برم خوراکی های که چان هیونگ قایم کردن رو پیدا کنیم بخوریم
خنده ای کرده ای : اوهوم منتظرم ..
فیلیکس : دیروز که داشت میومد تو اتاقت تا بری باهاش بیرون چشمش به تقویمت افتاد و متوجه شد و سعی کرد با منیحرت حرف بزنه که خیلی ریز برنامه هات و کنسل کنه
از دیشب تا الآنم یا با هم خوابید یا بازی میکنید یا فیلم میبینید
سونگمین : با دیدن قیافت که دو روزی بود تو هم بود و اعصاب نداشتی حدس میزد .. پس زنگ زد و کلی پیتزا و مخلفات گرفت تا بخورید
جونگین : اصلا به روی خودش نیاورد و رفت به چان هیونگش گفت که آت حالش خوب نیست تو این چند روز من میتونم برنامه هاشو انجام بدم
چان هم از دیدن پسرش که آنقدر بزرگ شده برنامه هر دوتون و تا دو هفته کنسل کرد
۹.۱k
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.