(اون برادر من نیست )
P5
صبح با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم ساعت ۷:۱۰ بود . از روی تخت اومدم پایین رفتم دست و صورتم و بشورم . توی سالن رو نگاه کردم بر خلاف همیشه کسی نبود . مامان هر روز این وقت توی آشپز خونه داشت صبحونه رو آماده میکرد ولی الان خبری ازش نبود .
دست صورتم و شستم و رفتم خودم صبحانه یه چی بخورم .
بعدم رفتم فرم مدرسه مو پوشیدم و راه افتادم که برم .
توی راه میهو رو دیدم
ات: میهو!!!
میهو: ات ...چه عجب زود اومدی
ات: کل شبو بیدار بودم
میهو : چیشده مگه
ات: ۱۴ ساله دارم با مامانم زندگی میکنم و لی هیچوقت بهم نگفته بود خودش یه پسر داشته
میهو: چی؟؟؟؟؟پسر داره ؟؟؟
ات: آره دیروز سر و کله اش پیدا شد
میهو: خب چطوره ؟؟؟
ات: ازش خوشم نمی آد...دیروز نزدیک بود دعوامون بشه
میهو: اهههه...خودتو ناراحت نکن چند وقت بگذره با هم کنار میایین
ات: بعید میدونم
منو میهو باهم رفتیم توی کلاسمون که دوباره سر و کلهی اون دختره ی چندش پیدا شد
جیا : هه چیشد امروز زود اومدی بازنده !!!
موهاشو توی دستام گرفتم و کشیدم سمت خودم
ات: بهتره امروز خفه شی تا سالم از مدرسه بری بیرون
میهو : ات ولش کن الان معلم میاد
جیا: ولم کن عو*ضی
معلم : چه خبره بشینید سر جاتون
*چند ساعت بعد *
اومدم خونه که مامان و جونگ کوک داشتن خریداشون رو نگاه میکردن
م/ا: ات برگشتی
ات: آره
چشمم به جونگ کوک افتاد که سرشو کرده بود تو گوشیش
بعد از چند ثانیه بلند شد و گفت : خب مامان من دیگه میرم باید برم برای ظبط آهنگم
ااز این حرفش تعجب کردم مگه اون چی کاره بود
و بعد از خونه رفت بیرون
ات: مامان شغل جونگ کوک چیه ؟؟؟
م/ا: مگه نمیدونستی خواننده اس
ات :نه
م/ا: اون توی گروه پسرونه کار میکنه ....خب گروهشون هم خیلی طرفدار داره ....اسم گروهشون BTS
با بی حوصلگی رفتم تو اتاقمو گوشیمو برداشتمو اسم جونگ کوک سرچ کردم
توی جذابیتش هیچ شکی نبود خیلی هم به نظر آدم معروفی میومد
بعدش تصمیم گرفتم چند تا از اهنگاشو دانلود کنم
اهنگ: still with me ,time
وقعا که صدای قشنگی داشت نظرم. یکم راجبش عوض شد
بعد از چند مین رفتم بیرون پیش مامانم نشستم و گفتم : مامان تو صبح کجا بودی
م/ا: اهههه....صبح با جونگ کوک رفتم بیرون
ات: اها
م/ا: امروز زود به مدرسه رسیدی ؟؟؟
جوابشو ندادم و رفتم تو اتاقمو خودمو پرت کردم رو تختم
یه حسی بهم میگفت من اصلا دیگه این جا جایی ندارم
پس تصمیم گرفتم دنبال یه شغل بگردم و یه خونه اجاره کنم و از اینجا برم
صبح با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم ساعت ۷:۱۰ بود . از روی تخت اومدم پایین رفتم دست و صورتم و بشورم . توی سالن رو نگاه کردم بر خلاف همیشه کسی نبود . مامان هر روز این وقت توی آشپز خونه داشت صبحونه رو آماده میکرد ولی الان خبری ازش نبود .
دست صورتم و شستم و رفتم خودم صبحانه یه چی بخورم .
بعدم رفتم فرم مدرسه مو پوشیدم و راه افتادم که برم .
توی راه میهو رو دیدم
ات: میهو!!!
میهو: ات ...چه عجب زود اومدی
ات: کل شبو بیدار بودم
میهو : چیشده مگه
ات: ۱۴ ساله دارم با مامانم زندگی میکنم و لی هیچوقت بهم نگفته بود خودش یه پسر داشته
میهو: چی؟؟؟؟؟پسر داره ؟؟؟
ات: آره دیروز سر و کله اش پیدا شد
میهو: خب چطوره ؟؟؟
ات: ازش خوشم نمی آد...دیروز نزدیک بود دعوامون بشه
میهو: اهههه...خودتو ناراحت نکن چند وقت بگذره با هم کنار میایین
ات: بعید میدونم
منو میهو باهم رفتیم توی کلاسمون که دوباره سر و کلهی اون دختره ی چندش پیدا شد
جیا : هه چیشد امروز زود اومدی بازنده !!!
موهاشو توی دستام گرفتم و کشیدم سمت خودم
ات: بهتره امروز خفه شی تا سالم از مدرسه بری بیرون
میهو : ات ولش کن الان معلم میاد
جیا: ولم کن عو*ضی
معلم : چه خبره بشینید سر جاتون
*چند ساعت بعد *
اومدم خونه که مامان و جونگ کوک داشتن خریداشون رو نگاه میکردن
م/ا: ات برگشتی
ات: آره
چشمم به جونگ کوک افتاد که سرشو کرده بود تو گوشیش
بعد از چند ثانیه بلند شد و گفت : خب مامان من دیگه میرم باید برم برای ظبط آهنگم
ااز این حرفش تعجب کردم مگه اون چی کاره بود
و بعد از خونه رفت بیرون
ات: مامان شغل جونگ کوک چیه ؟؟؟
م/ا: مگه نمیدونستی خواننده اس
ات :نه
م/ا: اون توی گروه پسرونه کار میکنه ....خب گروهشون هم خیلی طرفدار داره ....اسم گروهشون BTS
با بی حوصلگی رفتم تو اتاقمو گوشیمو برداشتمو اسم جونگ کوک سرچ کردم
توی جذابیتش هیچ شکی نبود خیلی هم به نظر آدم معروفی میومد
بعدش تصمیم گرفتم چند تا از اهنگاشو دانلود کنم
اهنگ: still with me ,time
وقعا که صدای قشنگی داشت نظرم. یکم راجبش عوض شد
بعد از چند مین رفتم بیرون پیش مامانم نشستم و گفتم : مامان تو صبح کجا بودی
م/ا: اهههه....صبح با جونگ کوک رفتم بیرون
ات: اها
م/ا: امروز زود به مدرسه رسیدی ؟؟؟
جوابشو ندادم و رفتم تو اتاقمو خودمو پرت کردم رو تختم
یه حسی بهم میگفت من اصلا دیگه این جا جایی ندارم
پس تصمیم گرفتم دنبال یه شغل بگردم و یه خونه اجاره کنم و از اینجا برم
۱۳.۲k
۱۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.