p3
+..خب.خبب میشه...میشه خدمتکار خونتون بشم؟...
_..هه..زرنگی؟...نه دیگه..نترس کاریت ندارم..
+..من..من....
_..خیلی حرف میزنی...از امروز میای خونه ما....
من...تورو به عنوان دختر مورد علاقم به خانوادم معرفی میکنم...فقط پدرم از این قضیه باخبره...جلوی خواهرم و مادرم نقش بازی میکنیم...
+...(گریه میکنه بی صدا)...
_...فهمیدی؟
+..من..نمیخواممم...
_...بسه..خانم پلیس!
من وضع مالی خوبی داشتم چون یه سروان خانم بودم..تقریبا سر گروه همه پلیس های خانم یا دختر توی شهر سئول...
ولی من...برای اینکه خودمو نشون بدم...اومدم این ماموریت رو قبول کردم!و دستی دستی دارم خودم رو بدبخت میکنم!..از..ازش متنفرم....من چجوری قراره باهاش زندگی کنم...؟
_چرا وایسادی؟...زود باش..
رفت سوار ماشین شد و منم پشت نشستم...
از آینه نگاهی بهم انداخت..
_..مگه من رانندتم ها؟
+من اینجا..ر..راحت..
_مگه من ازت پرسیدم کجا راحتی؟...
بیا جلو بشین حرف نزن...بدو وقت نداریم...
+فقط میشه...میشه اول بریم خونم؟...خودتون هم میتونید باهام بیاید بالا...میخوام یه کم وسیله بردارم...
_اونجا همه چی هست...
+..این یکی و خواهش میکنم بریم...(سرد)
بخاطر اینکه پریود بودم و حتما باید نوار عوض میکردم خیلی اصرار داشتم برم خونه...
_..آدرسو بده....
+......
_..اوه...بالا مالا هایی...
(جلوی در خونه)...
با کلید در ورودی رو باز کردم...و خودم اول وارد شدم...
_..هه..زرنگی؟...نه دیگه..نترس کاریت ندارم..
+..من..من....
_..خیلی حرف میزنی...از امروز میای خونه ما....
من...تورو به عنوان دختر مورد علاقم به خانوادم معرفی میکنم...فقط پدرم از این قضیه باخبره...جلوی خواهرم و مادرم نقش بازی میکنیم...
+...(گریه میکنه بی صدا)...
_...فهمیدی؟
+..من..نمیخواممم...
_...بسه..خانم پلیس!
من وضع مالی خوبی داشتم چون یه سروان خانم بودم..تقریبا سر گروه همه پلیس های خانم یا دختر توی شهر سئول...
ولی من...برای اینکه خودمو نشون بدم...اومدم این ماموریت رو قبول کردم!و دستی دستی دارم خودم رو بدبخت میکنم!..از..ازش متنفرم....من چجوری قراره باهاش زندگی کنم...؟
_چرا وایسادی؟...زود باش..
رفت سوار ماشین شد و منم پشت نشستم...
از آینه نگاهی بهم انداخت..
_..مگه من رانندتم ها؟
+من اینجا..ر..راحت..
_مگه من ازت پرسیدم کجا راحتی؟...
بیا جلو بشین حرف نزن...بدو وقت نداریم...
+فقط میشه...میشه اول بریم خونم؟...خودتون هم میتونید باهام بیاید بالا...میخوام یه کم وسیله بردارم...
_اونجا همه چی هست...
+..این یکی و خواهش میکنم بریم...(سرد)
بخاطر اینکه پریود بودم و حتما باید نوار عوض میکردم خیلی اصرار داشتم برم خونه...
_..آدرسو بده....
+......
_..اوه...بالا مالا هایی...
(جلوی در خونه)...
با کلید در ورودی رو باز کردم...و خودم اول وارد شدم...
۱۶.۹k
۲۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.