"پروانه خونی من"
"پروانه خونی من"
پارت 57
بزور از جام بلند شدمو رفتم ی قرص مسکن برداشتمو خوردم که دیدم جونگکوک از حموم اومد بیرون نگاش کردم که بهم لبخند رضایت زد
ا/ت: چیزی شده؟*تعجب*
کوک: یعنی الان داری خودتو میزنی به گیجی؟*خنده*
ا/ت: چی میگ...*یادش اومد تماو اتفاقات دیشب*
کوک:*خنده*
ا/ت: جونگکوککککک*داد*
کوک: جونم*رفت سمت ا/ت*
ا/ت: چیکار کردی؟*بغض*
کوک:هیچی فقط تورو مال خودم کردم*خنده*
ا/ت: خیلی بدییییییی*بغض*
کوک: یعنی تو دوست نداشتی مال من شی؟*خیلی به ا/ت نزدیک شد*
ا/ت: چ..چیمیگی*اروم*
کوک: گفتم یعنی تو دوست نداشتی مال من باشی؟
ا/ت:ـــــــنمیدونمــــــــ*اروم*
جونگکوک لباشو گذاشت روی لبامو اروم مک میزد همراهیش میکردم تا موقعی که هر دومون نفس کم اوردیم از هم جدا شدیم من نفس نفس میزدم اونم همینطور یکم که گذشت نفسهامون مرتب شد.گفت:
کوک: الانم نمیدونی؟
ا/ت: خب اخه ما هنوز ازدواج نکردیم*اروم*
کوک: خب ازدواج میکنیم*خنده*
مشت زدم به سینش. جونگکوک مشتمو گرفت و گفت:
کوک: چقد مشتات کوچولو اند*خنده*
ا/ت: مشتای من کوچولو نیست*اخم کیوت*
کوک: هست
ا/ت: نیست
خلاصه این بحث ادامه داشت(😂).
/2 روز بعد ساعت 9 صبح/
ویو ا/ت
امروز روز عروسیه هانا هست.
ادامه دارد...
پارت 57
بزور از جام بلند شدمو رفتم ی قرص مسکن برداشتمو خوردم که دیدم جونگکوک از حموم اومد بیرون نگاش کردم که بهم لبخند رضایت زد
ا/ت: چیزی شده؟*تعجب*
کوک: یعنی الان داری خودتو میزنی به گیجی؟*خنده*
ا/ت: چی میگ...*یادش اومد تماو اتفاقات دیشب*
کوک:*خنده*
ا/ت: جونگکوککککک*داد*
کوک: جونم*رفت سمت ا/ت*
ا/ت: چیکار کردی؟*بغض*
کوک:هیچی فقط تورو مال خودم کردم*خنده*
ا/ت: خیلی بدییییییی*بغض*
کوک: یعنی تو دوست نداشتی مال من شی؟*خیلی به ا/ت نزدیک شد*
ا/ت: چ..چیمیگی*اروم*
کوک: گفتم یعنی تو دوست نداشتی مال من باشی؟
ا/ت:ـــــــنمیدونمــــــــ*اروم*
جونگکوک لباشو گذاشت روی لبامو اروم مک میزد همراهیش میکردم تا موقعی که هر دومون نفس کم اوردیم از هم جدا شدیم من نفس نفس میزدم اونم همینطور یکم که گذشت نفسهامون مرتب شد.گفت:
کوک: الانم نمیدونی؟
ا/ت: خب اخه ما هنوز ازدواج نکردیم*اروم*
کوک: خب ازدواج میکنیم*خنده*
مشت زدم به سینش. جونگکوک مشتمو گرفت و گفت:
کوک: چقد مشتات کوچولو اند*خنده*
ا/ت: مشتای من کوچولو نیست*اخم کیوت*
کوک: هست
ا/ت: نیست
خلاصه این بحث ادامه داشت(😂).
/2 روز بعد ساعت 9 صبح/
ویو ا/ت
امروز روز عروسیه هانا هست.
ادامه دارد...
۱۲.۸k
۰۶ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.