پارت-نهم
#پارت-نهم
من..آخ چقدر خسته شدم😶
مامان خونه ییانگار رفت بیرون
می تونی راهت باشی
کوک..اهع
شب شد
کوک..تو آلان دوست دختر من
حساب می شی ولی تا الان همو
نبوسیدیم
من..چییی😳
کوک..چیه مگه دوست دخترمی
دیگه انقدر خجالت نکش یک
روزی بلاخره می بوسمت اون روز
نزدیکه آماده باش
رفتم مسواک زدم و سری رفتم
خوابی دم البته خوابم نمی برم
چون همش به اون فکر می کردم
که یهویی بغلم کرددد
من..خوب دیگه پر رو نشو
کوک..هییی من به این عادت
کردم پیشت بخوابم خوابم نمی بره
من..آهای اون فرق داره اون
موقع گربه بودی
بعد اون گریه شد زیر دستم
جمع شد و خوابید خیلییی
ناز بود نمی تونستم صدای
قلبم رو کنترل کنم نگران
بودم که صداش بیدارش کنه❤️
همینطور که داشتم بهش نگاه
می کردم از خسته گی زیاد خوابم برد
وقتی پا شده بودم بغلم کرده بود
و باز هم لخت بودد😐
(تا الان خوندی لایک نکردی😑نچ نچ لایک کن تا ادامش رو بگم)
من..که داشتم بهش نگاه
میکردم چشاش رو باز کرد
کوک..انقدر جذابم که هر صبح
بهم نگاه
من..آره
بعد سری جلوی دهنم رو گرفتم
چون بدون این که بخوام اون
کلمه رو گفته بودم و رفتم سری
آماده شدم برم مدرسه🏫
من که داشتم آماده می شدم
کوک هنوز اون جا خوشکش زده بود
من..آ.آهای الان دیر میشه
اونم سری پا شد و آماده شد
همه راه مدرسه رو داشت لب خند
می زد
رسیدم بعد از کلی ساعت خسته
کننده مدرسه تموم شد
همه دخترا تو مدرسه دنبال کوک
فتاده بودن
داشتیم می رفتیم که
لو هان..صبر کن(لو هان اسم دوست می یونگ)
من..چی شد
لو هان فردا پارتی داریم میای
دیگه
من..اگه بتونم میام
لو هان..حتما بیا این پسر جذابم
با خودت بیار
من..هم باش
رفتیم خونه
کوک..کی می خوای نظرم رو بپرسی
من..منظورت چیه
کوک.. این که میام به پارتی یا نه
من..عع میای به پارتی
کوک..باش
(😐)
من..می خوام برم برای فردا لباس
جدیدبخرم
کوک..باش می خوای باهات بیام
من..نه تو همین جا بمون
کوک..بزار دیگه
من..باش بیا🧸
من..آخ چقدر خسته شدم😶
مامان خونه ییانگار رفت بیرون
می تونی راهت باشی
کوک..اهع
شب شد
کوک..تو آلان دوست دختر من
حساب می شی ولی تا الان همو
نبوسیدیم
من..چییی😳
کوک..چیه مگه دوست دخترمی
دیگه انقدر خجالت نکش یک
روزی بلاخره می بوسمت اون روز
نزدیکه آماده باش
رفتم مسواک زدم و سری رفتم
خوابی دم البته خوابم نمی برم
چون همش به اون فکر می کردم
که یهویی بغلم کرددد
من..خوب دیگه پر رو نشو
کوک..هییی من به این عادت
کردم پیشت بخوابم خوابم نمی بره
من..آهای اون فرق داره اون
موقع گربه بودی
بعد اون گریه شد زیر دستم
جمع شد و خوابید خیلییی
ناز بود نمی تونستم صدای
قلبم رو کنترل کنم نگران
بودم که صداش بیدارش کنه❤️
همینطور که داشتم بهش نگاه
می کردم از خسته گی زیاد خوابم برد
وقتی پا شده بودم بغلم کرده بود
و باز هم لخت بودد😐
(تا الان خوندی لایک نکردی😑نچ نچ لایک کن تا ادامش رو بگم)
من..که داشتم بهش نگاه
میکردم چشاش رو باز کرد
کوک..انقدر جذابم که هر صبح
بهم نگاه
من..آره
بعد سری جلوی دهنم رو گرفتم
چون بدون این که بخوام اون
کلمه رو گفته بودم و رفتم سری
آماده شدم برم مدرسه🏫
من که داشتم آماده می شدم
کوک هنوز اون جا خوشکش زده بود
من..آ.آهای الان دیر میشه
اونم سری پا شد و آماده شد
همه راه مدرسه رو داشت لب خند
می زد
رسیدم بعد از کلی ساعت خسته
کننده مدرسه تموم شد
همه دخترا تو مدرسه دنبال کوک
فتاده بودن
داشتیم می رفتیم که
لو هان..صبر کن(لو هان اسم دوست می یونگ)
من..چی شد
لو هان فردا پارتی داریم میای
دیگه
من..اگه بتونم میام
لو هان..حتما بیا این پسر جذابم
با خودت بیار
من..هم باش
رفتیم خونه
کوک..کی می خوای نظرم رو بپرسی
من..منظورت چیه
کوک.. این که میام به پارتی یا نه
من..عع میای به پارتی
کوک..باش
(😐)
من..می خوام برم برای فردا لباس
جدیدبخرم
کوک..باش می خوای باهات بیام
من..نه تو همین جا بمون
کوک..بزار دیگه
من..باش بیا🧸
۵.۱k
۱۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.