قاتل روانی پارت:۱۱
قاتل روانی _ پارت:۱۱
لوهان:مگ حالش و نمیبینی؟
-:بهتوچه هاا؟تو کیشی ک انقد نگرانشی؟
لوهان:من کیشم؟ من برادرشم
-:هه خیلی توجیه افتضاحی بود
لوهان:توجیه نیست...من کیم لوهان برادر کیم ات هستم و قبل از اومدنت به بیمارستان DNA گرفتیم ک باید منتظر جوابش باشیم
-:عاییش حالا هرچی
:تمومش کنید
دکتر:آقای کیم جواب DNA خب...شما نسبت خونی دارین
-:فاک...لعنتی
جین:اوو پرنسس حالت خوبه؟[نشست صندلی کنار تخت]
:خوبم
شوگا:پس دشمن ما برادر؛ زن داداشمونه
جیمین:حالا این حرفارو ولش
-:من برم یچی بخرم بخوری
:باش ممنونم
-:فکر فرار کردن به سرتون نزنه[اشاره به ات و لوهان]
لوهان:برا منم یه نودل تند بخر
-:[پوکر فیس و عصبی...رفت]
:خب الان چیکار میکنین؟هنوز دشمن هم میمونین؟
لوهان:برای حفظ سلامتی تو من به جنگ و دشمنی پایان میدم و درخواست صلح و دوستی میکنم
جین:ماهم همینطور[بهم دست دادن]
-:[اومد و خوراکیا رو داد]
لوهان:[دستشو سمت کوک دراز کرد]من درخواست صلح دارم
-:[نی و کرد تو آبیموه و داد دست ات و بعدش به لوهان دست داد]
□■□■□■□■□■□■□■□■□
✮مایل به حمایت؟✮
لوهان:مگ حالش و نمیبینی؟
-:بهتوچه هاا؟تو کیشی ک انقد نگرانشی؟
لوهان:من کیشم؟ من برادرشم
-:هه خیلی توجیه افتضاحی بود
لوهان:توجیه نیست...من کیم لوهان برادر کیم ات هستم و قبل از اومدنت به بیمارستان DNA گرفتیم ک باید منتظر جوابش باشیم
-:عاییش حالا هرچی
:تمومش کنید
دکتر:آقای کیم جواب DNA خب...شما نسبت خونی دارین
-:فاک...لعنتی
جین:اوو پرنسس حالت خوبه؟[نشست صندلی کنار تخت]
:خوبم
شوگا:پس دشمن ما برادر؛ زن داداشمونه
جیمین:حالا این حرفارو ولش
-:من برم یچی بخرم بخوری
:باش ممنونم
-:فکر فرار کردن به سرتون نزنه[اشاره به ات و لوهان]
لوهان:برا منم یه نودل تند بخر
-:[پوکر فیس و عصبی...رفت]
:خب الان چیکار میکنین؟هنوز دشمن هم میمونین؟
لوهان:برای حفظ سلامتی تو من به جنگ و دشمنی پایان میدم و درخواست صلح و دوستی میکنم
جین:ماهم همینطور[بهم دست دادن]
-:[اومد و خوراکیا رو داد]
لوهان:[دستشو سمت کوک دراز کرد]من درخواست صلح دارم
-:[نی و کرد تو آبیموه و داد دست ات و بعدش به لوهان دست داد]
□■□■□■□■□■□■□■□■□
✮مایل به حمایت؟✮
۶.۱k
۳۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.