ا/ ت ویو : امروز واقعا خسته شده بودم خیلی وقت بود که دیگه
ا/ ت ویو : امروز واقعا خسته شده بودم خیلی وقت بود که دیگه قرداد خوبی پیدا نکردم همه ی مافیا ها الکی شدن
جاستین ( برادرم ) : اخه تو فقط دلت می خواد بزنی مردم و بکشی مافیا بودن که به این چیزا نیست به سیاستم هست
ا/ت : دارم فکر میکنم چقدر خوبه امشب برا شان به جای گوشت گاو گوشت برادرم را بخورم
جاستین : باشه بابا حالا کی می خوای بری المان
ا/ت : فردا یا پس فردا میرم گفتی نمیای
جاستین : نه حال و حوصلتو ندارم
تهیونگ ویو :
قرار چند روز دیگه به کمک اون عوضی چانگ کوکایین ها را جابه جا کنیم باید سریع تر بی المان برم تا کارا را درست کنم
چند روز بعد المان :
ا/ت ویو : واقعا که مثلا اومدیم سفر شب راه افتادم سمت بار
مزاحم : چطوری خشگله
تهیونگ ویو : اعصابم خورد بود افراد جونگ کوک ( برادر ناتنیش و دشمنش ) چانگ و کشتن حالا باید چیکار کنم چجوری اون همه کوکایین را از المان خارج کنم رفتم بار نشستم و ی ویسکی سفارش دادم ی خانمی هم بغلم بود که انگار مزاحمش شده بودن حال جنتلمن بازی نداشتم پس تماشا کردن
ا/ ت ویو :
گمشو عوضی وگرنه
مزاحم : چی کار میکنی لیدی دوست داری بخوریش
ا/ ت : دیگه از مرزت بیشتر رفتی بامشت زدم تو دهنش و خوابیدم روشو تا خون بالا آورد زدمش از بار زدم بیرون
تهیونگ ویو :
خوب بود
الو جک آمار این عکسیو که برات میفرستم و در میاری
جک: چشم قربان..............
جاستین ( برادرم ) : اخه تو فقط دلت می خواد بزنی مردم و بکشی مافیا بودن که به این چیزا نیست به سیاستم هست
ا/ت : دارم فکر میکنم چقدر خوبه امشب برا شان به جای گوشت گاو گوشت برادرم را بخورم
جاستین : باشه بابا حالا کی می خوای بری المان
ا/ت : فردا یا پس فردا میرم گفتی نمیای
جاستین : نه حال و حوصلتو ندارم
تهیونگ ویو :
قرار چند روز دیگه به کمک اون عوضی چانگ کوکایین ها را جابه جا کنیم باید سریع تر بی المان برم تا کارا را درست کنم
چند روز بعد المان :
ا/ت ویو : واقعا که مثلا اومدیم سفر شب راه افتادم سمت بار
مزاحم : چطوری خشگله
تهیونگ ویو : اعصابم خورد بود افراد جونگ کوک ( برادر ناتنیش و دشمنش ) چانگ و کشتن حالا باید چیکار کنم چجوری اون همه کوکایین را از المان خارج کنم رفتم بار نشستم و ی ویسکی سفارش دادم ی خانمی هم بغلم بود که انگار مزاحمش شده بودن حال جنتلمن بازی نداشتم پس تماشا کردن
ا/ ت ویو :
گمشو عوضی وگرنه
مزاحم : چی کار میکنی لیدی دوست داری بخوریش
ا/ ت : دیگه از مرزت بیشتر رفتی بامشت زدم تو دهنش و خوابیدم روشو تا خون بالا آورد زدمش از بار زدم بیرون
تهیونگ ویو :
خوب بود
الو جک آمار این عکسیو که برات میفرستم و در میاری
جک: چشم قربان..............
۱۱.۳k
۰۶ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.