اشیانه آغوش تو
اشیانه_آغوش _تو
#پارت۱
مثل همیشه با دردی ک طرف چپ سینش بود بیدار شد خاطرات اون شب مثل کابوس جلو چشمش بود همون شب نابودی خودشو
دید بعد از اون شب بارونی حتی دیگ نتونست لبخند بزنه نتونست گریه کنه تنها دوستش تا الان سیگار بود و سیگار تا الان داره با خودش کلنجار میره با خودش میگ چرا آخه؟بغض گلوش رو پاره میکنه اما دریغ از ی قطره اشک
(لعنتی اشک بریز )
ی سال پیش
ناباور ب عکس هایی ک جلوش بود نگاه کرد و بی اختیار اشکی از گوشه چشمش افتاد ۵ دقیقه ب اون عکس بدون وقفه نگاه کرد عکس ها از دستش افتاد
کف خیابونای سئول ساعت ۳ نیم شب سرگردون بود اشک میریخت و میدویید سمت اون خرابه
چطور باید باور میکرد آخه چطور
ب اون خرابه رسید پشت اون ی ساختمون مرگشو دید
چطور آروم پاشو داخل اون ساختمون گذاشت صدای کر کننده اهنگ گوششو اذیت میکرد و
بوی دود راه نفس کشیدنشو میگرفت اما براش مهم نبود حتی ی ذره الان فقط اون براش مهم بود ب طبقه بالا رفت آروم قدم بر میداشت داشت دیوونه می شد با وجود اهنگ بازم میتونس صدای خنده های پر عشوه ش رو بشنوه سرش رو بر گردوند و
در اون لحظه جیمین نابود شد (: ♡
#پارت۱
مثل همیشه با دردی ک طرف چپ سینش بود بیدار شد خاطرات اون شب مثل کابوس جلو چشمش بود همون شب نابودی خودشو
دید بعد از اون شب بارونی حتی دیگ نتونست لبخند بزنه نتونست گریه کنه تنها دوستش تا الان سیگار بود و سیگار تا الان داره با خودش کلنجار میره با خودش میگ چرا آخه؟بغض گلوش رو پاره میکنه اما دریغ از ی قطره اشک
(لعنتی اشک بریز )
ی سال پیش
ناباور ب عکس هایی ک جلوش بود نگاه کرد و بی اختیار اشکی از گوشه چشمش افتاد ۵ دقیقه ب اون عکس بدون وقفه نگاه کرد عکس ها از دستش افتاد
کف خیابونای سئول ساعت ۳ نیم شب سرگردون بود اشک میریخت و میدویید سمت اون خرابه
چطور باید باور میکرد آخه چطور
ب اون خرابه رسید پشت اون ی ساختمون مرگشو دید
چطور آروم پاشو داخل اون ساختمون گذاشت صدای کر کننده اهنگ گوششو اذیت میکرد و
بوی دود راه نفس کشیدنشو میگرفت اما براش مهم نبود حتی ی ذره الان فقط اون براش مهم بود ب طبقه بالا رفت آروم قدم بر میداشت داشت دیوونه می شد با وجود اهنگ بازم میتونس صدای خنده های پر عشوه ش رو بشنوه سرش رو بر گردوند و
در اون لحظه جیمین نابود شد (: ♡
۴.۳k
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.