𝐏⁴⁰
𝐏⁴⁰
𝐅𝐚𝐤𝐞 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝟕 𝐛𝐫𝐚𝐧𝐜𝐡𝐞𝐬 𝐫𝐞𝐝 𝐫𝐨𝐬𝐞 𝐟𝐚𝐝𝐞𝐝
𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐬𝐨𝐨𝐡𝐲𝐮𝐧 𝐚𝐧𝐝 𝐣𝐢𝐰𝐨𝐧
𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 : 𝐏𝐚𝐫𝐤 𝐉𝐢𝐲𝐨𝐨𝐧
در راه خانه برایش هفت شاخه رز قرمز خریدم ...
میدانید اخر هفت شاخه گل یعنی "من دیوانه شما هستم"
و آن رز های قرمز که نشانی شهوتی را میداد که در مسیری پر پیچ و خم عشق را زیر سوال برد و به دیوانگی تبدیل شد ...
نمیدانم حال که مرده ام چه کسی برایش هفت رز قرمز میخرد !
در هر صورت این همان گلی بود که خودش در قلبم کاشت ...
دستگیره در را چرخاندم !
آنروز برایم بسیار خاص بود ...
من در آن روز به دیوانگی ام پی بردم !
لبخندی بر لب داشتم که حتی اوایل زندگی مشترکمان آن را به نمایش نمیگذاشتم.
سوهیون روی مبل نشسته بود و انتظارم را میکشید...
سرش را برگرداند و با دسته گل رز خلوتی مواجه شد !
بین خودمان بماند گل شناسی را او به من یاد داده بود و خوب میدانست منظورم چیست ...
گل ها را با همان لبخند به دستش دادم ...
سوهیون:《جیوونا! 》
جیوون:《جانم ...》
سوهیون :《واقعا نمیدونم چی بگم !》
جیوون :《پس هیچی نگو بزار به قولم عمل کنم ...》
سوهیون :《بیا بریم کتابخونه !》
جیوون :《همیشه پسر عجیبی بودی ! بریم !》
=با دستانش گل عشق را در قلبم کاشت ، با نگاهش ان را ابیاری و زمانی که رشد کرد با رفتنش پژمرده اش کرد ... اما حال ۷ رز در قلبم خشکیده است !=
#seven_branches_red_rose_faded
#Park_Jiyoon
بالاخره بعد از چهل پارت متوجه شدین چرا اسم داستان اینههه
𝐅𝐚𝐤𝐞 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝟕 𝐛𝐫𝐚𝐧𝐜𝐡𝐞𝐬 𝐫𝐞𝐝 𝐫𝐨𝐬𝐞 𝐟𝐚𝐝𝐞𝐝
𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐬𝐨𝐨𝐡𝐲𝐮𝐧 𝐚𝐧𝐝 𝐣𝐢𝐰𝐨𝐧
𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 : 𝐏𝐚𝐫𝐤 𝐉𝐢𝐲𝐨𝐨𝐧
در راه خانه برایش هفت شاخه رز قرمز خریدم ...
میدانید اخر هفت شاخه گل یعنی "من دیوانه شما هستم"
و آن رز های قرمز که نشانی شهوتی را میداد که در مسیری پر پیچ و خم عشق را زیر سوال برد و به دیوانگی تبدیل شد ...
نمیدانم حال که مرده ام چه کسی برایش هفت رز قرمز میخرد !
در هر صورت این همان گلی بود که خودش در قلبم کاشت ...
دستگیره در را چرخاندم !
آنروز برایم بسیار خاص بود ...
من در آن روز به دیوانگی ام پی بردم !
لبخندی بر لب داشتم که حتی اوایل زندگی مشترکمان آن را به نمایش نمیگذاشتم.
سوهیون روی مبل نشسته بود و انتظارم را میکشید...
سرش را برگرداند و با دسته گل رز خلوتی مواجه شد !
بین خودمان بماند گل شناسی را او به من یاد داده بود و خوب میدانست منظورم چیست ...
گل ها را با همان لبخند به دستش دادم ...
سوهیون:《جیوونا! 》
جیوون:《جانم ...》
سوهیون :《واقعا نمیدونم چی بگم !》
جیوون :《پس هیچی نگو بزار به قولم عمل کنم ...》
سوهیون :《بیا بریم کتابخونه !》
جیوون :《همیشه پسر عجیبی بودی ! بریم !》
=با دستانش گل عشق را در قلبم کاشت ، با نگاهش ان را ابیاری و زمانی که رشد کرد با رفتنش پژمرده اش کرد ... اما حال ۷ رز در قلبم خشکیده است !=
#seven_branches_red_rose_faded
#Park_Jiyoon
بالاخره بعد از چهل پارت متوجه شدین چرا اسم داستان اینههه
۱.۸k
۰۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.