بابایی جونم 💙☯p ۷
جینا با حرص رفت تو اتاقش و درو بست
ویو ملیسا💛🦋
واقعا جیمین چرا این کار رو کرده بود ولی خب جینا هم حق داشت پدرش حتی یک خاطر هم با جینا نداشت نه از وقتی به دنیا اومد بغلش کرده نه یه لبخند زده بهش شرط میبندم هیچ وقت نگاهش نکرده من باید گندی که جیمین زده رو جمع کنم
ملیسا:جینا عزیزم میتونم بیام تو
جینا؟!
جینا؟!
ملیسا وارد اتاق میشه و میبینه جینا غرق خون وست اتاقش و داره گریه میکنه
ملیسا:جینا عزیزم چی شده چرا اینطوری شدی جینا
جینا نمیتونه حرف بزنه و هنوز داره گریه میکنه
ملیسا:جیمین (با داد)
جیمین:چیه چی شده جینا چیکار کردی با خودت
ملیسا:ترو خدا جیمین زنگ بزن امبولانس بیاد
جیمین:باشه باشه اروم باش الان زنگ میزنم بهش بیاد
جیمین به امبولانس زنگ زد و اومدن جینا رو بردن بیمارستان جیمین با ملیسا هم با ماشین جیمین رفتن دنبال جینا
ملیسا:دکتر ترو خدا بچم رو سالم به من تحویل بدید (با گریه)
دکتر:خانم پارک اروم باشید شما حامله هستید اتفاقی برای بچتون میوفته (سوپرایز بچه ها ملیسا ۵ روزه حاملس ولی به جینا نگفته)
ملیسا:بچم ترو خدا برید به اون برسید نه به من (با گریه)
دکتر:باشه ارامش تون رو حفظ کنید
دکتر رفت به اتاقی که جینا رو بردن
بعد از ۱۰ مین اومد بیرون و ملیسا و جیمین سریع رفتن پیشش
جیمین:چیشد دکتر بچم خوبه چیزیش نشده
دکتر :خوبه خوبه نگران نباشید فقط یه چیزی کسی کتکش زده اخه جای دست روی صورتش هست
جیمین:بله دعوامون شد منم کنترلم رو از دست دادم و زدم توی گوشش
دکتر:از توی گوشش خون اومده بود بیرون و باعث شده بود از دهنشم بیاد بیرون ولی الان خوبه وقتی بهوش اومد خیلی جیغ میزد ارام بخش بهش زدیم
ادامه دارد.......
اسکی ممنوع ❌
ویو ملیسا💛🦋
واقعا جیمین چرا این کار رو کرده بود ولی خب جینا هم حق داشت پدرش حتی یک خاطر هم با جینا نداشت نه از وقتی به دنیا اومد بغلش کرده نه یه لبخند زده بهش شرط میبندم هیچ وقت نگاهش نکرده من باید گندی که جیمین زده رو جمع کنم
ملیسا:جینا عزیزم میتونم بیام تو
جینا؟!
جینا؟!
ملیسا وارد اتاق میشه و میبینه جینا غرق خون وست اتاقش و داره گریه میکنه
ملیسا:جینا عزیزم چی شده چرا اینطوری شدی جینا
جینا نمیتونه حرف بزنه و هنوز داره گریه میکنه
ملیسا:جیمین (با داد)
جیمین:چیه چی شده جینا چیکار کردی با خودت
ملیسا:ترو خدا جیمین زنگ بزن امبولانس بیاد
جیمین:باشه باشه اروم باش الان زنگ میزنم بهش بیاد
جیمین به امبولانس زنگ زد و اومدن جینا رو بردن بیمارستان جیمین با ملیسا هم با ماشین جیمین رفتن دنبال جینا
ملیسا:دکتر ترو خدا بچم رو سالم به من تحویل بدید (با گریه)
دکتر:خانم پارک اروم باشید شما حامله هستید اتفاقی برای بچتون میوفته (سوپرایز بچه ها ملیسا ۵ روزه حاملس ولی به جینا نگفته)
ملیسا:بچم ترو خدا برید به اون برسید نه به من (با گریه)
دکتر:باشه ارامش تون رو حفظ کنید
دکتر رفت به اتاقی که جینا رو بردن
بعد از ۱۰ مین اومد بیرون و ملیسا و جیمین سریع رفتن پیشش
جیمین:چیشد دکتر بچم خوبه چیزیش نشده
دکتر :خوبه خوبه نگران نباشید فقط یه چیزی کسی کتکش زده اخه جای دست روی صورتش هست
جیمین:بله دعوامون شد منم کنترلم رو از دست دادم و زدم توی گوشش
دکتر:از توی گوشش خون اومده بود بیرون و باعث شده بود از دهنشم بیاد بیرون ولی الان خوبه وقتی بهوش اومد خیلی جیغ میزد ارام بخش بهش زدیم
ادامه دارد.......
اسکی ممنوع ❌
۱۲.۶k
۲۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.