تنگنای آغوشت میشود
تنگنای آغوشت میشود
قفسی دوست داشتنی
برای نفس هایم دوستت دارم
ای عشق من
غربت همین که
هیچ کدام از خیابان های این
شهر لعنتی مرا به آغوش تو نمیرساند
غربت آن است درجمعی و جانانت نیست
خدایا خودم در غربت می کشم
درد هجری و یارم در وطن
چشم انتظاره
خدایا کی این فراق پایان پذیرد
که یارم در وطن چشم به راه
قفسی دوست داشتنی
برای نفس هایم دوستت دارم
ای عشق من
غربت همین که
هیچ کدام از خیابان های این
شهر لعنتی مرا به آغوش تو نمیرساند
غربت آن است درجمعی و جانانت نیست
خدایا خودم در غربت می کشم
درد هجری و یارم در وطن
چشم انتظاره
خدایا کی این فراق پایان پذیرد
که یارم در وطن چشم به راه
۱۵.۴k
۲۷ مهر ۱۴۰۱