زندگی مستقل
زندگی مستقل
پارت۱۹
ولی هیچکس اهمیت نداد.
کوک رفت پیش ا.ت و دیکه به نارا اهمیت نداد خیلی خوشحال بودن که کم کم با یکی به نام کیم نامجون و کیم سوکجین و جانگ هوسوک و مین یونگی اشنا شد
چند سال بعد
بچشون هنوز کوچیک بودو (۴ساله)نامی بی تی اس و تشکیل داد معروف شدن نارا معروف تر شد با رابطه داشتن با ادمای معروف ا.ت خیلی خوبخت با خانوادش زندگی میکرد
کوک اومدی خونه؟
_بلهه
-بابایییی(بچشون-)
دیگه مامان نمیشناسه😂🤌🏻
_ولی من میشناسم(شیطون)
_راستی به یه مهمونی دعوت شدیم یه لباس خوب بپوش بیا
باشه جونگ سولم میفرستم پیش مامان بزرگششش مگ ن جونگسولل؟
-ارههه
یه لباس پوشیدم(مشکی)کوک یه کتو شلوار پوشید و رفت سمت ماشین سولو روسندیم رفتیم مهمونی همه بودن به همه. سلام کرردیم رفتیم نشستیم نارا بد به کوک نگاه میکرد ک با نگاه تیز من دیگه نگاه نکرد من یکم خوابم برد و بعد بیدار شدم دیدم کوک نیست نگاه کردم ولی پیداش نکردم هرکار کردم ندیدمش اژ عضا پرسیدم بازم ندیدم نمیدونستم چیکار کنم رفتم تو راهرو نبود ک یه اتا ک درش باز بود دیدم که توش دوربینا بودن ک نارارو دیدم ک دار کوک و بغل میکنه و میبوستش و کوک هیچکاری نمیکنه چشمام گرد شده بود نمیدونستم چیکار کردنم واثعا نمیدونستم
(میدونم یکم نسبت به پارتای دیگ کم بود ولی تحقیق دارم بنویسم میام میزارم)
پارت۱۹
ولی هیچکس اهمیت نداد.
کوک رفت پیش ا.ت و دیکه به نارا اهمیت نداد خیلی خوشحال بودن که کم کم با یکی به نام کیم نامجون و کیم سوکجین و جانگ هوسوک و مین یونگی اشنا شد
چند سال بعد
بچشون هنوز کوچیک بودو (۴ساله)نامی بی تی اس و تشکیل داد معروف شدن نارا معروف تر شد با رابطه داشتن با ادمای معروف ا.ت خیلی خوبخت با خانوادش زندگی میکرد
کوک اومدی خونه؟
_بلهه
-بابایییی(بچشون-)
دیگه مامان نمیشناسه😂🤌🏻
_ولی من میشناسم(شیطون)
_راستی به یه مهمونی دعوت شدیم یه لباس خوب بپوش بیا
باشه جونگ سولم میفرستم پیش مامان بزرگششش مگ ن جونگسولل؟
-ارههه
یه لباس پوشیدم(مشکی)کوک یه کتو شلوار پوشید و رفت سمت ماشین سولو روسندیم رفتیم مهمونی همه بودن به همه. سلام کرردیم رفتیم نشستیم نارا بد به کوک نگاه میکرد ک با نگاه تیز من دیگه نگاه نکرد من یکم خوابم برد و بعد بیدار شدم دیدم کوک نیست نگاه کردم ولی پیداش نکردم هرکار کردم ندیدمش اژ عضا پرسیدم بازم ندیدم نمیدونستم چیکار کنم رفتم تو راهرو نبود ک یه اتا ک درش باز بود دیدم که توش دوربینا بودن ک نارارو دیدم ک دار کوک و بغل میکنه و میبوستش و کوک هیچکاری نمیکنه چشمام گرد شده بود نمیدونستم چیکار کردنم واثعا نمیدونستم
(میدونم یکم نسبت به پارتای دیگ کم بود ولی تحقیق دارم بنویسم میام میزارم)
۳.۶k
۲۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.