p3
ویو ات
رفتم تو کلاس مثل همیشه خوش رو
ات: سلام
همکلاسی: ات دادشت برگشته بوسان؟
ات: اره همین الان اومد
همکلاسی 2:ات تو که پولداری چرا با راننده شخصیت نمیای؟
ات: قدم زدنو دوست دارم ولی از فردا تهیونگ منو با ماشین میرسونه
همکلاسی: اره شنیدم تو محله دزد پیدا میشه
فحش بک به بعد از کلاس
ویو ات
از در مدرسه اومدم بیرون تهیونگ حتما خستست رفته خوابیده برم که کلی دلم واسش تنگ شده هنوز چتد قدم نرفته بودم یه ماشین بوق زد
تهیونگ: خرگوش کوچولو سوار شو
ات: اینجوری صدام نکن سال بعد میرم دانشگاه
تهیونگ: بازم کوچولویی
رسیدم خونه داشتن فیلم میدیدن
ات: هی اوپا
تهیونگ: هوم
ات: تو دانشگاه دختر خوشگلی پیدا کردی؟(با دهن پر)
تهیونگ: چرا؟
ات: دلم میخواد عمه بشم
تهیونگ: نه ندیدم
ات: حیف
تهیونگ: لوس
ات: کسی رو دوست داری؟
ته: اره
م: اون کیه
ته: نمیگم
ات: خوش به حالش (ناراحت)
ته: ها چرا؟
ات: چون خواهر شوهر به این خفنی داره
ب: خوش اومد
ات: از شما یاد گرفتم
م: خوب دیگه برین بخوابین ته خستست راستی فردا مدارس به علت بارندگی تعطیل (این جمله مورد علاقه منه)
ات: یسسسسسس
ته: باید با ات واسه کنکور بخونم درسته درست خوبه اما باید بره یه دانشگاه خوب
ات: فقط تو نیستی که میتونه بهترین دانشگاه سئول درس بخونه
ب: ات باهوش تره سریع یاد میگیره
ته: عه بابا (بچه نا امید شد)
م: ات فردا بریم پاساژ چندتا لباس خوب برات بخرم چند تا از فامیلا دارن میان از سئول بوسان
ات: اخجون فردا درس بی درس
ب: راننده از مرخصی برگشته با اون برین
م: دو تا خدمتکارا روهم برای حمل وسایل میبریم
رفتم تو کلاس مثل همیشه خوش رو
ات: سلام
همکلاسی: ات دادشت برگشته بوسان؟
ات: اره همین الان اومد
همکلاسی 2:ات تو که پولداری چرا با راننده شخصیت نمیای؟
ات: قدم زدنو دوست دارم ولی از فردا تهیونگ منو با ماشین میرسونه
همکلاسی: اره شنیدم تو محله دزد پیدا میشه
فحش بک به بعد از کلاس
ویو ات
از در مدرسه اومدم بیرون تهیونگ حتما خستست رفته خوابیده برم که کلی دلم واسش تنگ شده هنوز چتد قدم نرفته بودم یه ماشین بوق زد
تهیونگ: خرگوش کوچولو سوار شو
ات: اینجوری صدام نکن سال بعد میرم دانشگاه
تهیونگ: بازم کوچولویی
رسیدم خونه داشتن فیلم میدیدن
ات: هی اوپا
تهیونگ: هوم
ات: تو دانشگاه دختر خوشگلی پیدا کردی؟(با دهن پر)
تهیونگ: چرا؟
ات: دلم میخواد عمه بشم
تهیونگ: نه ندیدم
ات: حیف
تهیونگ: لوس
ات: کسی رو دوست داری؟
ته: اره
م: اون کیه
ته: نمیگم
ات: خوش به حالش (ناراحت)
ته: ها چرا؟
ات: چون خواهر شوهر به این خفنی داره
ب: خوش اومد
ات: از شما یاد گرفتم
م: خوب دیگه برین بخوابین ته خستست راستی فردا مدارس به علت بارندگی تعطیل (این جمله مورد علاقه منه)
ات: یسسسسسس
ته: باید با ات واسه کنکور بخونم درسته درست خوبه اما باید بره یه دانشگاه خوب
ات: فقط تو نیستی که میتونه بهترین دانشگاه سئول درس بخونه
ب: ات باهوش تره سریع یاد میگیره
ته: عه بابا (بچه نا امید شد)
م: ات فردا بریم پاساژ چندتا لباس خوب برات بخرم چند تا از فامیلا دارن میان از سئول بوسان
ات: اخجون فردا درس بی درس
ب: راننده از مرخصی برگشته با اون برین
م: دو تا خدمتکارا روهم برای حمل وسایل میبریم
۵.۲k
۲۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.