قرار بود دلتنگم شوی
قرار بود دلتنگم شوی
قرار بود زود برگردی
قرار بود بعد سفر به دیدارم
امان از قرار های هرگز اتفاق نیفتاده
خون به جگر میکند دلم را
ثانیهها ، دقیقهها ، ساعتها
را شمردم و گل ها را پرپر کردم اما نیامدی
امان از لحظه شماریهای عاشقانه دیوانه میکند دلم را
یک عصر پاییزی رفتی
باران میآمد و تو رفتی
لبخند مرا نیز بردی
امان از چشمان بارانیام شوریده میکند دلم را
زمستان سردی شده
و تو هنوز نیامدی
آمدی ... اما به دیدار من نیامدی
امان از چشم انتظاری در زمستان افسرده میکند دلم را
شاید بهار بیایی
همراه عطر گلها ، گل همیشه بهار من
شاید تابستان
همراه خورشید سوزان ، خورشید زندگی من
امان از شاید هایی که امید واهی میدهد دلم را
شاید یک عصر پاییزی دیگر
امان از پاییز ...
دوباره عاشق میکند دلم را
بار اول نیست که در تنهایی و چشم انتظاری فصلها را مرور میکنم تا برگردی
امان از فصلها
قصهی غم و اشک میخواند دلم را
فصلها فاصلهها را رقم میزنند
امان از فاصله ها ...
امان از فاصله ها ...
امان از فاصله ها ...
قرار بود زود برگردی
قرار بود بعد سفر به دیدارم
امان از قرار های هرگز اتفاق نیفتاده
خون به جگر میکند دلم را
ثانیهها ، دقیقهها ، ساعتها
را شمردم و گل ها را پرپر کردم اما نیامدی
امان از لحظه شماریهای عاشقانه دیوانه میکند دلم را
یک عصر پاییزی رفتی
باران میآمد و تو رفتی
لبخند مرا نیز بردی
امان از چشمان بارانیام شوریده میکند دلم را
زمستان سردی شده
و تو هنوز نیامدی
آمدی ... اما به دیدار من نیامدی
امان از چشم انتظاری در زمستان افسرده میکند دلم را
شاید بهار بیایی
همراه عطر گلها ، گل همیشه بهار من
شاید تابستان
همراه خورشید سوزان ، خورشید زندگی من
امان از شاید هایی که امید واهی میدهد دلم را
شاید یک عصر پاییزی دیگر
امان از پاییز ...
دوباره عاشق میکند دلم را
بار اول نیست که در تنهایی و چشم انتظاری فصلها را مرور میکنم تا برگردی
امان از فصلها
قصهی غم و اشک میخواند دلم را
فصلها فاصلهها را رقم میزنند
امان از فاصله ها ...
امان از فاصله ها ...
امان از فاصله ها ...
۱.۲k
۰۳ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.