وقتی جفتشون عاشق یه دختر میشن p²⁰
بعد از رسیدن به خونه، ا.ت از موتور پایین پرید و جلوی در خونه ایستاد
ا.ت کلید رو از جیبش بیرون آورد و توی دستش گرفت: خب دیگه تهیونگی!
من برم.....
ا.ت در خونه رو باز کرد و دستش رو به نشونه خداحافظی تکون داد که به عقب کشیده شد
ا.ت صورتش رو چرخوند و روبه روی صورت تهیونگ قرار گرفت
تهیونگ سرش رو نزدیک گوش ا.ت کرد و زمزمه وار صحبت کرد: هی هی مادامِ من! نمیخوای باهام خداحافظی کنی؟
ا.ت سرش رو کمی عقب کشید و جواب داد: چجوری خداحافظی کنم؟
تهیونگ بوسه ایی روی ترقوه ا.ت زد و جواب داد: بزار فقط پیشت خودم باشم
ا.ت نمیخواست تهیونگ نقش بازی کنه
پس سرش رو به نشونه تأیید تکون داد
تهیونگ بوسه هاش رو قوی تر از قبل روی گردن ا.ت میزد
تهیونگ دستش رو بین موهای بلند ا.ت فرو کرد و با دست آزادش کمر ا.ت رو نوازش میکرد...
هر حرکت ا.ت باعث ضعف رفتن و لرزیدن قلب تهیونگ میشد..
ا.ت انگشتاش رو توی موهای صاف و مشکی تهیونگ حرکت داد و گردن تهیونگ رو نوازش کرد
تهیونگ بوسه های ریزی روی خط فک ا.ت به جا میزاشت
شاید کسی نمیدونست.....
اما ذوقی که بین تهیونگ و ا.ت به وجود اومده بود غیر توصیف بود
تهیونگ گوشه های لب ا.ت رو با عشق میبوسید.....
تهیونگ لب هاش رو روی صورت ا.ت میکشید ...
تهیونگ بعد از بوسیدن لاله گوش ا.ت لب هاش رو سمت لب های لرزون ا.ت برد و به بازی گرفتشون
ا.ت دست چپش رو روی شونه تهیونگ گذاشت و با دست راستش موهای تهیونگ رو حرکت میداد
قطره قطره عرق از شدت شوق از گردن و زیر گوش تهیونگ میچکید .....
ا.ت کلید رو از جیبش بیرون آورد و توی دستش گرفت: خب دیگه تهیونگی!
من برم.....
ا.ت در خونه رو باز کرد و دستش رو به نشونه خداحافظی تکون داد که به عقب کشیده شد
ا.ت صورتش رو چرخوند و روبه روی صورت تهیونگ قرار گرفت
تهیونگ سرش رو نزدیک گوش ا.ت کرد و زمزمه وار صحبت کرد: هی هی مادامِ من! نمیخوای باهام خداحافظی کنی؟
ا.ت سرش رو کمی عقب کشید و جواب داد: چجوری خداحافظی کنم؟
تهیونگ بوسه ایی روی ترقوه ا.ت زد و جواب داد: بزار فقط پیشت خودم باشم
ا.ت نمیخواست تهیونگ نقش بازی کنه
پس سرش رو به نشونه تأیید تکون داد
تهیونگ بوسه هاش رو قوی تر از قبل روی گردن ا.ت میزد
تهیونگ دستش رو بین موهای بلند ا.ت فرو کرد و با دست آزادش کمر ا.ت رو نوازش میکرد...
هر حرکت ا.ت باعث ضعف رفتن و لرزیدن قلب تهیونگ میشد..
ا.ت انگشتاش رو توی موهای صاف و مشکی تهیونگ حرکت داد و گردن تهیونگ رو نوازش کرد
تهیونگ بوسه های ریزی روی خط فک ا.ت به جا میزاشت
شاید کسی نمیدونست.....
اما ذوقی که بین تهیونگ و ا.ت به وجود اومده بود غیر توصیف بود
تهیونگ گوشه های لب ا.ت رو با عشق میبوسید.....
تهیونگ لب هاش رو روی صورت ا.ت میکشید ...
تهیونگ بعد از بوسیدن لاله گوش ا.ت لب هاش رو سمت لب های لرزون ا.ت برد و به بازی گرفتشون
ا.ت دست چپش رو روی شونه تهیونگ گذاشت و با دست راستش موهای تهیونگ رو حرکت میداد
قطره قطره عرق از شدت شوق از گردن و زیر گوش تهیونگ میچکید .....
۱۸.۹k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.