پارت1:
پارت1:
ویو ا/ت
سلام من ا/ت هستم و ١٨سالمه
پدرم در یک شرکت بزرگ کار میکنه و من
فرزند دوم این خانواده هستم
من با پدر م رابطه زیاد خوبی ندارم
و مادرمم وقتی ۶ سالم بود از دست دادم......
خب امروز دیگه باید برم کار پیدا کنم
رفتم ی دوش ١۵مینی گرفتم و اومدم
بیرون تقریباً ساعت ٢ظهر بود
رفتم موهام و خشک کردم و لباس
پوشیدم و از خونه زدم بیرون .....
همینطور ک داشتم راه میرفتم
چشمم ب یک تابلو افتاد
روی تابلو نوشته بود
نیاز ب کارمند داریم
شرکت نیونگ.
سریع ادرس و پیدا کردم و وارد شرکت
شدم ک یک خدمتکار اومد و گفت
سلام دخترم کاری داشتی؟
ا/ت:سلام من دونبال ی کار میگردم دیدم ک
گفته بودید نیاز ب یک کارمند دارید .
خدمتکار:بله بفرمایید اون اتاق
ا/ت: چشم مرسی.
وقتی وارد اتاق شدم......
پایان پارت١
ویو ا/ت
سلام من ا/ت هستم و ١٨سالمه
پدرم در یک شرکت بزرگ کار میکنه و من
فرزند دوم این خانواده هستم
من با پدر م رابطه زیاد خوبی ندارم
و مادرمم وقتی ۶ سالم بود از دست دادم......
خب امروز دیگه باید برم کار پیدا کنم
رفتم ی دوش ١۵مینی گرفتم و اومدم
بیرون تقریباً ساعت ٢ظهر بود
رفتم موهام و خشک کردم و لباس
پوشیدم و از خونه زدم بیرون .....
همینطور ک داشتم راه میرفتم
چشمم ب یک تابلو افتاد
روی تابلو نوشته بود
نیاز ب کارمند داریم
شرکت نیونگ.
سریع ادرس و پیدا کردم و وارد شرکت
شدم ک یک خدمتکار اومد و گفت
سلام دخترم کاری داشتی؟
ا/ت:سلام من دونبال ی کار میگردم دیدم ک
گفته بودید نیاز ب یک کارمند دارید .
خدمتکار:بله بفرمایید اون اتاق
ا/ت: چشم مرسی.
وقتی وارد اتاق شدم......
پایان پارت١
۷.۶k
۱۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.