تک پارتی (وقتی که میرین پیکنیک و.....)
#لینو
#تک_پارتی
#استری_کیدز
امروز بلاخره بعد از مدت ها قرار بود لینو مرخصی بگیره و تا یک هفته ی کامل پیش تو باشه.....خیلی برای این موضوع ذوق زده بودی و دلت میخواست وقتی برگشت خودتو توی بغلش جا بدی و فقط بوسش کنی.
.
به ساعت که ۹ صبح رو نشون میاد نگاهی انداختی....نزدیکای اومدن لینو و بود تو خیلی براش ذوق داشتی.
با صدای در سریع از روی مبل بلند شدی و به سمت عشقت راه افتادی........
+ مینهویاااااا
خودتو توی بغل نرم و گرم مینهو جا کردی و با تمام وجودت بوی تنش رو استشمام میکردی.
+ خیلی دلم برات تنگ شده بود
لینو آروم دستشو روی موهات کشید
_ منم پرنسسم
و بعد اونم محکم دستاشو دورت حلقه کرد
_ قراره تا یک هفته ی کامل در اختیار تو باشم......فقط تو
لبخندی زدی و بهت با چشمای پر هیجان زل زدی
+ خوب.....قراره چی کار کنیم؟
لبخندی بهت زد
_ هر چی زنم بگه
خنده ای دندون نما بخاطر اینجوری حرف زدنش بهش زدی و بعد از چند ثانیه تو هم گفتی:
+ م....میشه بریم بیرون
لینو با لبخند سرشو تکون داد
_ کجا میخوای بری قشنگم؟
+ اوممممم........بریم یک جای آروم که فقط من و تو باشیم....
لبخند هردوتون پرنگ تر از قبل شده بود
_ من یک جایی رو سراغ دارم
.
.
.
+ واو......مینهویااا.....اینجای خیلی خوشگله
بدو بدو به سمت چمن ها رفتی و خودت رو روشون پرت کردی و لینو هم از اون طرف به همراه سبد پیکنیک به سمتت میومد.
بهت رسید و کنارت سبد رو روی زمین گذاشت و خودش هم نشست
_ خوشت میاد ؟
با خنده ی دندون نمایی سرتو تکون دادی که لینو برات دستاشو باز کرد
_ زود باش......بیا توی بغلم
خندت بزرگ تر شد و از جات بلند شدی و به سمت لینو رفتی و توی آغوشش خودت رو مخفی کردی
_ دوست دارم.
لپات سرخ شده بود که لینو دم گوشت آروم لب زد :
_ دو......س......ت......دا......ر......م
بدجوری قند توی دلت آب شده بود
+ منم دوست دارم مینهویااااا
تورو بیشتر توی بغلش فشرد
_ بهم قول بده هرگز تنهام نزاری
نگاه تو به صورتش دادی و بوسه ای سطحی به لبش زدی
+ قول میدم
#تک_پارتی
#استری_کیدز
امروز بلاخره بعد از مدت ها قرار بود لینو مرخصی بگیره و تا یک هفته ی کامل پیش تو باشه.....خیلی برای این موضوع ذوق زده بودی و دلت میخواست وقتی برگشت خودتو توی بغلش جا بدی و فقط بوسش کنی.
.
به ساعت که ۹ صبح رو نشون میاد نگاهی انداختی....نزدیکای اومدن لینو و بود تو خیلی براش ذوق داشتی.
با صدای در سریع از روی مبل بلند شدی و به سمت عشقت راه افتادی........
+ مینهویاااااا
خودتو توی بغل نرم و گرم مینهو جا کردی و با تمام وجودت بوی تنش رو استشمام میکردی.
+ خیلی دلم برات تنگ شده بود
لینو آروم دستشو روی موهات کشید
_ منم پرنسسم
و بعد اونم محکم دستاشو دورت حلقه کرد
_ قراره تا یک هفته ی کامل در اختیار تو باشم......فقط تو
لبخندی زدی و بهت با چشمای پر هیجان زل زدی
+ خوب.....قراره چی کار کنیم؟
لبخندی بهت زد
_ هر چی زنم بگه
خنده ای دندون نما بخاطر اینجوری حرف زدنش بهش زدی و بعد از چند ثانیه تو هم گفتی:
+ م....میشه بریم بیرون
لینو با لبخند سرشو تکون داد
_ کجا میخوای بری قشنگم؟
+ اوممممم........بریم یک جای آروم که فقط من و تو باشیم....
لبخند هردوتون پرنگ تر از قبل شده بود
_ من یک جایی رو سراغ دارم
.
.
.
+ واو......مینهویااا.....اینجای خیلی خوشگله
بدو بدو به سمت چمن ها رفتی و خودت رو روشون پرت کردی و لینو هم از اون طرف به همراه سبد پیکنیک به سمتت میومد.
بهت رسید و کنارت سبد رو روی زمین گذاشت و خودش هم نشست
_ خوشت میاد ؟
با خنده ی دندون نمایی سرتو تکون دادی که لینو برات دستاشو باز کرد
_ زود باش......بیا توی بغلم
خندت بزرگ تر شد و از جات بلند شدی و به سمت لینو رفتی و توی آغوشش خودت رو مخفی کردی
_ دوست دارم.
لپات سرخ شده بود که لینو دم گوشت آروم لب زد :
_ دو......س......ت......دا......ر......م
بدجوری قند توی دلت آب شده بود
+ منم دوست دارم مینهویااااا
تورو بیشتر توی بغلش فشرد
_ بهم قول بده هرگز تنهام نزاری
نگاه تو به صورتش دادی و بوسه ای سطحی به لبش زدی
+ قول میدم
۲۸.۸k
۲۵ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.