☆My deadly mafia☆
☆My deadly mafia☆
Part:9
ویو برندا
همه بلند شدن و ادای احترام کردن
بعد از مراسم بقیه رفتن برای پذیرایی و من رفتم سرویس بهداشتی
از اول مراسم نگاه های سنگینی رو روی خودم احساس میکردم
داشتم میرفتم سمت سرويس که احساس میکردم کسی داره دنبالم میکنه بی اهمیت رفتم و آرایشم رو تمدید کردم خودمو درست کردم رفتم بیرون که زندان دست های یه نفر شدم!
اون ...اون همون پسره بود جئون جونگ کوک!
همونی که چندسال پیش با پدرم خواست قرار داد ببنده ک من قبول نکردم !
برندا:داری چه غلتی میکنی!
کوک:خب درباره یه چیزی باید باهات صحبت کنم رئیس کوچولو!
برندا:اولا کوچولو خودتی (یه نگاه به پایین کردم!)دومن درمورد چی میخوای صحبت کنی؟
کوک:من کوچولو هستم دوست داری بریم اتاق تا کوچولو رو نشونت بدم؟
برندا:(هنگ کردم پشمام چه کصکشیهههه)نه ازت معلومه کوچولو کیه !
)هولش دادم و گفتم
برندا:بار آخرت باشه اینجوری با من رفتار میکنی من اون دختر ۱۷ ساله ای نیستم که قبلا دیدی حد خودتو بدون وگرنه بد میبینی(اینمو میخوای اینمو بخور😂🥹)
Part:9
ویو برندا
همه بلند شدن و ادای احترام کردن
بعد از مراسم بقیه رفتن برای پذیرایی و من رفتم سرویس بهداشتی
از اول مراسم نگاه های سنگینی رو روی خودم احساس میکردم
داشتم میرفتم سمت سرويس که احساس میکردم کسی داره دنبالم میکنه بی اهمیت رفتم و آرایشم رو تمدید کردم خودمو درست کردم رفتم بیرون که زندان دست های یه نفر شدم!
اون ...اون همون پسره بود جئون جونگ کوک!
همونی که چندسال پیش با پدرم خواست قرار داد ببنده ک من قبول نکردم !
برندا:داری چه غلتی میکنی!
کوک:خب درباره یه چیزی باید باهات صحبت کنم رئیس کوچولو!
برندا:اولا کوچولو خودتی (یه نگاه به پایین کردم!)دومن درمورد چی میخوای صحبت کنی؟
کوک:من کوچولو هستم دوست داری بریم اتاق تا کوچولو رو نشونت بدم؟
برندا:(هنگ کردم پشمام چه کصکشیهههه)نه ازت معلومه کوچولو کیه !
)هولش دادم و گفتم
برندا:بار آخرت باشه اینجوری با من رفتار میکنی من اون دختر ۱۷ ساله ای نیستم که قبلا دیدی حد خودتو بدون وگرنه بد میبینی(اینمو میخوای اینمو بخور😂🥹)
۱.۲k
۰۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.