پارت۱۲
پارت۱۲
یکی دیدم قیافش خیلی آشنا بود دقت که کردم اون جیمین بود (جیمین دوست ات بود و او درخواست داد ولی پدر ات مخالفت کرده وات دیگه جیمینو ندیده) بدو بدو رفتم سمتش اون که منو دید شوکه شد
ات. جیمین دلم برات تنگیده بود ،گریه.
جیمین.ات چقدر خوشگل شدی منم دلم برات تنگ شده بود
ات. نمیدونی چقدر منتظرت بودم چقدر بخاطر تو شبا گریه کردم
جیمین. میدونم ولی ات من دیگه نمیتونم باهات باشم چون یکی بهتر از تو پیدا کردم
ات.شوخی میکنی من عاشقت بود.....که تهیونگ آمد
تهیونگ. ات تو اینجا چیکار میکنی باچه حقی رفتی پیش دشمن چند ساله من ،با نیشخند
ات.دد.. ووو.شمنت .با لکنت.
جیمین.تو بو دشمن من بودی بعد ازمن درخواست میکنی
ات.من از تو درخواست نکردم فقط بهت گفتم عاشقتم
جیمین. ابن درخواست نیست
تهیونگ. ات بیا بریم
ات.بریم
تهیونگ تو با چه حقی رفتی پیش اون
ات. من نمیدونستم که اون دشمن تو هست ارباب
تهیونگ. خیلی خب ولی اینجا منو یا د.دی یا تهیونگ صدا میزنی
ات. چشم ارب.. د.دی
تهیونگ. خوبه ولی رسمی حرف نزن
ات .باشه
فلش بک به وسطا مهمونی
ات. تهیونگ من برم دستشویی
تهیونگ. برو ولی زود بیا
ات.اوکی
ات ویو
رفتم دستشویی داشتم دستامو میشستم که یه مرد آمد تو
مرده . به به چه خانوم زیبایی امشبو در خدمت ما باش
ات.بدو گمشو تا جیغ نزدم
مرده.بزن ببینم آمد که لب.اشو بزاره رو ل.بای ات که مرده باشدت پرت شد اونور
تهیونگ. داشتی چه غلطی میکردی
مرده.داشتم لین خانمو مال خ.ودم میکردم
تهیونگ. الان بهت نشون میدم که نخوای اموال کیم تهیونگ رو مال خودت کنی
وتهیونگ افتاد ر. مرده و تا تونست زدش
ات. تروخدا تهیونگ ولش کن
تهیونگ. تو خفه نوبت تو هم میرسه
بعد چند مین تهیونگ از رو مرده بلد شد و ات برد بیرون عمارت
تهیونگ. تو چرا هیچ غلطی نمیکردی اون داشت می.بوسیدت
ات.اون دستام و دهنم داره. گرفته بود
تهیونگ. گرفته بودها مگه نریم خونه
.........
پایان
یکی دیدم قیافش خیلی آشنا بود دقت که کردم اون جیمین بود (جیمین دوست ات بود و او درخواست داد ولی پدر ات مخالفت کرده وات دیگه جیمینو ندیده) بدو بدو رفتم سمتش اون که منو دید شوکه شد
ات. جیمین دلم برات تنگیده بود ،گریه.
جیمین.ات چقدر خوشگل شدی منم دلم برات تنگ شده بود
ات. نمیدونی چقدر منتظرت بودم چقدر بخاطر تو شبا گریه کردم
جیمین. میدونم ولی ات من دیگه نمیتونم باهات باشم چون یکی بهتر از تو پیدا کردم
ات.شوخی میکنی من عاشقت بود.....که تهیونگ آمد
تهیونگ. ات تو اینجا چیکار میکنی باچه حقی رفتی پیش دشمن چند ساله من ،با نیشخند
ات.دد.. ووو.شمنت .با لکنت.
جیمین.تو بو دشمن من بودی بعد ازمن درخواست میکنی
ات.من از تو درخواست نکردم فقط بهت گفتم عاشقتم
جیمین. ابن درخواست نیست
تهیونگ. ات بیا بریم
ات.بریم
تهیونگ تو با چه حقی رفتی پیش اون
ات. من نمیدونستم که اون دشمن تو هست ارباب
تهیونگ. خیلی خب ولی اینجا منو یا د.دی یا تهیونگ صدا میزنی
ات. چشم ارب.. د.دی
تهیونگ. خوبه ولی رسمی حرف نزن
ات .باشه
فلش بک به وسطا مهمونی
ات. تهیونگ من برم دستشویی
تهیونگ. برو ولی زود بیا
ات.اوکی
ات ویو
رفتم دستشویی داشتم دستامو میشستم که یه مرد آمد تو
مرده . به به چه خانوم زیبایی امشبو در خدمت ما باش
ات.بدو گمشو تا جیغ نزدم
مرده.بزن ببینم آمد که لب.اشو بزاره رو ل.بای ات که مرده باشدت پرت شد اونور
تهیونگ. داشتی چه غلطی میکردی
مرده.داشتم لین خانمو مال خ.ودم میکردم
تهیونگ. الان بهت نشون میدم که نخوای اموال کیم تهیونگ رو مال خودت کنی
وتهیونگ افتاد ر. مرده و تا تونست زدش
ات. تروخدا تهیونگ ولش کن
تهیونگ. تو خفه نوبت تو هم میرسه
بعد چند مین تهیونگ از رو مرده بلد شد و ات برد بیرون عمارت
تهیونگ. تو چرا هیچ غلطی نمیکردی اون داشت می.بوسیدت
ات.اون دستام و دهنم داره. گرفته بود
تهیونگ. گرفته بودها مگه نریم خونه
.........
پایان
۱۸.۷k
۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.