ادامه سناریو (وقتی جلوی همه بهت سیلی میزنن)
سونگمین)
با سونگمین توی یک جمع دوستانه دعوای شدیدی کردین که آخرش به همچین چیزی خطم شد...
بعد از رسیدنتون به خونه به سرعت به سمت اتاقت میری و درو محکم میبندی که سونگمین هم میاد و پشت در میشینه و شروع میکنه برات حرفای عاشقانه زدن و در آخر...ازت یک معذرت خواهی شیرین میکنه که درو براش باز میکنی و میری توی بغلش
(جونگین)
از مهمونی اومده بودین و با عصبانیت داشتی جلوی آینه گردنبند و گوشواره هات رو درمیاوردی که جونگین دستاش گرمش رو دورت حلقه میکنه و سرش رو توی گردنت فرو میبره
_ عشقم...میشه منو ببخشی ؟
+ برو کنار جونگین لطفاً
_ عزیزم.... متاسفم...من واقعاً متأسفم لطفاً منو ببخش...بزار برات جبران کنم...
به سمتش برمیگردی
_ جونگین...ت.تو...جلوی اون همه ادم...
نمیزاره حرفت تموم بشه و لباش رو روی لبات میکوبونه
با سونگمین توی یک جمع دوستانه دعوای شدیدی کردین که آخرش به همچین چیزی خطم شد...
بعد از رسیدنتون به خونه به سرعت به سمت اتاقت میری و درو محکم میبندی که سونگمین هم میاد و پشت در میشینه و شروع میکنه برات حرفای عاشقانه زدن و در آخر...ازت یک معذرت خواهی شیرین میکنه که درو براش باز میکنی و میری توی بغلش
(جونگین)
از مهمونی اومده بودین و با عصبانیت داشتی جلوی آینه گردنبند و گوشواره هات رو درمیاوردی که جونگین دستاش گرمش رو دورت حلقه میکنه و سرش رو توی گردنت فرو میبره
_ عشقم...میشه منو ببخشی ؟
+ برو کنار جونگین لطفاً
_ عزیزم.... متاسفم...من واقعاً متأسفم لطفاً منو ببخش...بزار برات جبران کنم...
به سمتش برمیگردی
_ جونگین...ت.تو...جلوی اون همه ادم...
نمیزاره حرفت تموم بشه و لباش رو روی لبات میکوبونه
۳۷.۶k
۰۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.