گـربه انـسان نـما من💕✨
و نباید جلوی کسی به انسان تبدیل شم اونموقع هست که کل بدنم و تیکه تیکه میکنن و روش آزمایش میکنن...خندیدم و موهاش رو پشت گوشش قرار دادم _نترس اینجوری نمیکنن و من تازه پیدات کردم و تو یه هدیه هستی پس نمیزارم جایی بری البته اگر از من میترسی و نمیخوای پیشم بمونی برو ...رو نوک پاش وایستاد تا باهم هم قد بشیم و گفت:نه من میخوام پیش شما بمونم..البته جایی رو ندارم....تیکه دومی رو آروم گفت ولی من شنیدم.
_هیبرید ..سرشو بالا آوردو منتظر ادامه حرفم شد _میای بریم برات خرید کنیم =واقعا برای من؟ ..از زوقش لبخندم عمشق تر شد _اره =وای خیلی خوشحالم..امم فقط باید چطوری خرید کنیم؟؟ خوراکی هست؟ بازیه؟ ...نتونستم خودمو نگه دارم و زدم زیر خنده متعجب بهم نگاه کرد =چرا میخندید ..سرشو ناز کردم و گفتم:میریم تو یه فروشگاه بزرگ تا خوراکی لباس و چیزای دیگه بگیریم به این میگن خرید کردن...از حرف خودم خنده خجالتی زدو سرشو پایین کرد هیچ وقت فکر نمیکردم موجودی به شیرینی این دختر پاشو توی زندگیم بزاره
_هیبرید ..سرشو بالا آوردو منتظر ادامه حرفم شد _میای بریم برات خرید کنیم =واقعا برای من؟ ..از زوقش لبخندم عمشق تر شد _اره =وای خیلی خوشحالم..امم فقط باید چطوری خرید کنیم؟؟ خوراکی هست؟ بازیه؟ ...نتونستم خودمو نگه دارم و زدم زیر خنده متعجب بهم نگاه کرد =چرا میخندید ..سرشو ناز کردم و گفتم:میریم تو یه فروشگاه بزرگ تا خوراکی لباس و چیزای دیگه بگیریم به این میگن خرید کردن...از حرف خودم خنده خجالتی زدو سرشو پایین کرد هیچ وقت فکر نمیکردم موجودی به شیرینی این دختر پاشو توی زندگیم بزاره
۹.۰k
۰۳ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.