عشق تصادفی 💓 پارت 8
پرش به زمان فردا ـ
ویو ا/ت
امروز ساعت ۶ عصر کنسرت داشتیم که همه یعنی همه آیدل ها بازیگر و مردم در آن شرکت داشتن و این اولین بارمون بود
حتاا جونگکوک هم میاد
وای چطوری رو صورتش نگاه کنم 😬
الان هم ۱۲صبح بود
ویو جونگکوک
امروز گروه دی بنت کنسرت در ... داشتن و همه تشریف میاوردن این اولین بارمون بود که میریم کنسرتشون و خیلی هیجان زده و خوشحال بودم که ا/ت را دوباره رو در رو میبینم و...
ا/ت: همه حاضر شین ساعت 2:15 باید بریم شرکت
سه اون : ساک را آماده کردی ؟
جی آ: واسه من که حاضره
جی یون : ساعت چنده
جیانا:۱:۴۵
جی یون : خدایا این ساعت پا داره ها به خدا
ساعت ۲:۰۰
آماده
همه: فایتینگ
سه اون ویو
توی ون بودم در راه شرکت بیگ هیت و خیلی هیجان داشتم برای کنسرت
«رسیدن».
رییس کمپانی: تا ساعت ۵ آماده اماده باشین
ا/ت : چشم
کمپانی : الان ها هست که میکاپ ارتیست معرف بیاد
جی یون : واو چه هیجان انگیز
«ساعت ۳:۵۰»
ویو جیانا
میکاپ ارتیست آمد و کار هاش را شروع کرد اول با موهامون و بعد آرایش تا ساعت ۴:۴۰ تمام کرد.
ویو ا/ت
نزدیک های کنسرت بود و ما همه آماده بودم نزدیک ساعت ۶ بود و ... ما قراره کنسرت را بترکونیم «سئول»
کنسرت شروع شده بود و اول های اجرا بود ... وقتی با صحنه رو به رو شدم دهنم وا موند خیلی جمعیت زیادددد بود خیلی
و در حال اجرا کنسرت بودیم ...
و بعد چند دقیقه چشمم به جونگکوک خرد «وای چه جذابه لعنتی جذاب لعنتی»
نمیتوانستم چشم ازش بردارم
اون هم از من معذب میشدم هی به من نگاه میکرد «اسلاید دوم لباس کنسرت/تم لباس لش»
پایان کنسرت
خسته خفته توی شرکت بود که اعضا کنارم نبودن دیدم جونگکوک داره میاد
کوک: سلام ا/ت
ا/ت: سل.ام
کوک : کارت تو اجرا خوب بود
ا/ت : ممنونم مثل تو که نمیشه
کوک : نه تو بهتر از منی
ا/ت : واقعا ؟
کوک:ارههه
کمپانی ویو
دیدم ا/ت و کوک خیلی صمیمی شدن میدونم که جئون جونگکوک خیلی برای ما باارزشه اما این ا/ت لعنتی چون ایرانیه طرف دارن زیادی داره اهههههه نباید این دو تا زوج شن غیر ممکنه کوک این حق را نداره باید یه کاری کنم 😡😠
ویو منشی قهوه .چای
دیدم این دو خیلی صمیمی شدن گفتم دست به کار شم
منشی: چیزی لازم دارین؟ چای قهوه. آب .آبمیوه و...
کوک : دو تا آب جو لطفاً میخوری دیگه ؟
ا/ت ها آ...رههه
منشی :الان میارم
ویو جونگکوک
ما جدا از اعضا روز مبل نشسته بودیم و کسی نبود خیلی صمیمی شدیم از این فرست استفاده کردم با کنایه
منشی: وقتی میخواستم آب جو را ببرم دو دکمه ی بالا را باز کردم تا چاک سینهم دیده شه
ویو ا/ت
منشی وقتی آب جو را آورد دوتا دکمه بالاش را باز کرده که جونگکوک چاک سینه اش را ببینه با اخم نگاهش کردم خیلی حسودیم شده بود و حواس جونگکوک را پرت کردم
ویو جونگکوک
منشی دکمه های بالا اش را باز کرده بود که ا/ت با اخم نگاهش کرد و فک کنم حسودیش شده باشه منشی رفت
حواس من را پرت کرد به طرف خودش و خودش را هم کشید به طرفم خیلی به هم نزدیک نشسته بودیم به لب های هم نگاه میکردیم دلم میخواست بهش اعراف کنم که کردم با بوسه
ویو ا/ت
خیلی کنار هم نزدیک بودیم که ناگهان کوک لب هایش را گذاشت رو لبام وای وای وای خیلی نرم بود سال ها آرزوش را میکردم نمیتوانستم مقابلش وایستم و من همراهیش کردم و سریع جدا شدیم تا کسی نبینه خجالت میکشیدم
کوک دستام را نوازش میکرد
و دستم را کشید من را برد جای که هیچ کس هیچ کس نیست فقط ما بودیم که ...
ویو ا/ت
امروز ساعت ۶ عصر کنسرت داشتیم که همه یعنی همه آیدل ها بازیگر و مردم در آن شرکت داشتن و این اولین بارمون بود
حتاا جونگکوک هم میاد
وای چطوری رو صورتش نگاه کنم 😬
الان هم ۱۲صبح بود
ویو جونگکوک
امروز گروه دی بنت کنسرت در ... داشتن و همه تشریف میاوردن این اولین بارمون بود که میریم کنسرتشون و خیلی هیجان زده و خوشحال بودم که ا/ت را دوباره رو در رو میبینم و...
ا/ت: همه حاضر شین ساعت 2:15 باید بریم شرکت
سه اون : ساک را آماده کردی ؟
جی آ: واسه من که حاضره
جی یون : ساعت چنده
جیانا:۱:۴۵
جی یون : خدایا این ساعت پا داره ها به خدا
ساعت ۲:۰۰
آماده
همه: فایتینگ
سه اون ویو
توی ون بودم در راه شرکت بیگ هیت و خیلی هیجان داشتم برای کنسرت
«رسیدن».
رییس کمپانی: تا ساعت ۵ آماده اماده باشین
ا/ت : چشم
کمپانی : الان ها هست که میکاپ ارتیست معرف بیاد
جی یون : واو چه هیجان انگیز
«ساعت ۳:۵۰»
ویو جیانا
میکاپ ارتیست آمد و کار هاش را شروع کرد اول با موهامون و بعد آرایش تا ساعت ۴:۴۰ تمام کرد.
ویو ا/ت
نزدیک های کنسرت بود و ما همه آماده بودم نزدیک ساعت ۶ بود و ... ما قراره کنسرت را بترکونیم «سئول»
کنسرت شروع شده بود و اول های اجرا بود ... وقتی با صحنه رو به رو شدم دهنم وا موند خیلی جمعیت زیادددد بود خیلی
و در حال اجرا کنسرت بودیم ...
و بعد چند دقیقه چشمم به جونگکوک خرد «وای چه جذابه لعنتی جذاب لعنتی»
نمیتوانستم چشم ازش بردارم
اون هم از من معذب میشدم هی به من نگاه میکرد «اسلاید دوم لباس کنسرت/تم لباس لش»
پایان کنسرت
خسته خفته توی شرکت بود که اعضا کنارم نبودن دیدم جونگکوک داره میاد
کوک: سلام ا/ت
ا/ت: سل.ام
کوک : کارت تو اجرا خوب بود
ا/ت : ممنونم مثل تو که نمیشه
کوک : نه تو بهتر از منی
ا/ت : واقعا ؟
کوک:ارههه
کمپانی ویو
دیدم ا/ت و کوک خیلی صمیمی شدن میدونم که جئون جونگکوک خیلی برای ما باارزشه اما این ا/ت لعنتی چون ایرانیه طرف دارن زیادی داره اهههههه نباید این دو تا زوج شن غیر ممکنه کوک این حق را نداره باید یه کاری کنم 😡😠
ویو منشی قهوه .چای
دیدم این دو خیلی صمیمی شدن گفتم دست به کار شم
منشی: چیزی لازم دارین؟ چای قهوه. آب .آبمیوه و...
کوک : دو تا آب جو لطفاً میخوری دیگه ؟
ا/ت ها آ...رههه
منشی :الان میارم
ویو جونگکوک
ما جدا از اعضا روز مبل نشسته بودیم و کسی نبود خیلی صمیمی شدیم از این فرست استفاده کردم با کنایه
منشی: وقتی میخواستم آب جو را ببرم دو دکمه ی بالا را باز کردم تا چاک سینهم دیده شه
ویو ا/ت
منشی وقتی آب جو را آورد دوتا دکمه بالاش را باز کرده که جونگکوک چاک سینه اش را ببینه با اخم نگاهش کردم خیلی حسودیم شده بود و حواس جونگکوک را پرت کردم
ویو جونگکوک
منشی دکمه های بالا اش را باز کرده بود که ا/ت با اخم نگاهش کرد و فک کنم حسودیش شده باشه منشی رفت
حواس من را پرت کرد به طرف خودش و خودش را هم کشید به طرفم خیلی به هم نزدیک نشسته بودیم به لب های هم نگاه میکردیم دلم میخواست بهش اعراف کنم که کردم با بوسه
ویو ا/ت
خیلی کنار هم نزدیک بودیم که ناگهان کوک لب هایش را گذاشت رو لبام وای وای وای خیلی نرم بود سال ها آرزوش را میکردم نمیتوانستم مقابلش وایستم و من همراهیش کردم و سریع جدا شدیم تا کسی نبینه خجالت میکشیدم
کوک دستام را نوازش میکرد
و دستم را کشید من را برد جای که هیچ کس هیچ کس نیست فقط ما بودیم که ...
۲.۶k
۱۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.