آرامش دریا p¹⁶
آرامش دریا p¹⁶
تهیونگ : نامجون اومد.
یونگی: چه عجب!
تهیونگ: وایسا....جیهوپ و جین هم هستن!
کوک: اومدن برای درمان یا مهمونی؟
یونگی: مهم اینه که حال جیمین خوب بشه.
جیمین: یونگی به سوال!
یونگی: بگو.
جیمین: چرا گرگت جدیه؟ ولی وقتی گرگ نیستی مهربون تری؟
یونگی: چون که گرگ من خیلی روی مسائل حساسه. حتی اگر خانواده باشه.
جیمین: ولی گرگ که....آهههههه......آااااییی
یونگی: جیمین چی شد؟ جیمین؟
تهیونگ: الان نتمجتن خودم میارم.
تق تق تق.
نامی: درووووورد.
تهیونگ: چه عجب.
یونگی: یا الان میای جیمین و درمان میکنی یا الان جرت میدم.
نامی: اوه اوه اوه....اوکی بابا.
*بیست و سه دقیقه بعد*
نامی: خوب این دل درد به خاطر ضعفه....جیمین هر وقت احساس ضعف کردی یه چیزی بزار توی دهنت بخور وگرنه اینجوری از دست میری ها.
جیمین: باشه....مرسی هیونگ.
خلاصه تشکر کردیم و اینا و این وضعم تموم شد.
پایان...
ایسگاتون کردم بابا.
*دو ماه بعد*
تهیونگ : نامجون اومد.
یونگی: چه عجب!
تهیونگ: وایسا....جیهوپ و جین هم هستن!
کوک: اومدن برای درمان یا مهمونی؟
یونگی: مهم اینه که حال جیمین خوب بشه.
جیمین: یونگی به سوال!
یونگی: بگو.
جیمین: چرا گرگت جدیه؟ ولی وقتی گرگ نیستی مهربون تری؟
یونگی: چون که گرگ من خیلی روی مسائل حساسه. حتی اگر خانواده باشه.
جیمین: ولی گرگ که....آهههههه......آااااییی
یونگی: جیمین چی شد؟ جیمین؟
تهیونگ: الان نتمجتن خودم میارم.
تق تق تق.
نامی: درووووورد.
تهیونگ: چه عجب.
یونگی: یا الان میای جیمین و درمان میکنی یا الان جرت میدم.
نامی: اوه اوه اوه....اوکی بابا.
*بیست و سه دقیقه بعد*
نامی: خوب این دل درد به خاطر ضعفه....جیمین هر وقت احساس ضعف کردی یه چیزی بزار توی دهنت بخور وگرنه اینجوری از دست میری ها.
جیمین: باشه....مرسی هیونگ.
خلاصه تشکر کردیم و اینا و این وضعم تموم شد.
پایان...
ایسگاتون کردم بابا.
*دو ماه بعد*
۳.۳k
۲۶ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.