۷۰. ادعای میرزا یحیی نوری👇
۷۰. ادعای میرزا یحیی نوری👇
میرزا یحیی نوری – برادر میرزا حسینعلی نوری – معروف به «صبح ازل» در سال ۱۲۴۷ قمری میلادی در تهران محله عربها چشم به جهان گشود.
مادرش هنگام تولد وی درگذشت و پرستاری از این طفل از همان بدو ولادت بنابر دستور پدر به خدیجه خانم مادر میرزا حسینعلی نوری محول گردید. (ر.ک: نقطه الکاف، شرح حال جناب ازل)
پس از قتل سیدعلی محمد باب و سوء قصد به ناصرالدین شاه به بغداد رفت. او بنابر وصیت سیدعلی محمد باب جانشین و رهبری «آیین بیانی» را برعهده داشت و به همین دلیل پیروان وی ازلی نامیده میشوند.
برخی از بابیان به جانشینی او وفادار مانده، ازلی یا بیانی نام میگیرند، تعداد اینها اکنون اندک است.
در هر حال، منازعات ازلی و بهائی در جانشینی باب شدت گرفت و اهانت و تهمت و افترا و کشتار رواج یافت و هریک از دو طرف بسیاری از اسرار یکدیگر را بازگفتند؛ میرزا حسینعلی در کتابی به نام بدیع، وصایت میرزا یحیی را انکار و به برخی از رفتارها و اعمال او «که خجالت می کشید از ذکرش» اشاره کرد (ر.ک: اقتدارات، ج۱، ص۳۱۹)📚
در برابر، طرفداران ازل نیز از این قماش مطالب را درباره میرزا حسینعلی برشمردند و به ویژه ، خواهرش، عزیه خانم، کتاب «تنبیه النائمین» را در افشای کارهای برادر نوشت. (بهائیان، ج۱، ص۳۲۸ـ۳۵۳) یکبار نیز میرزا حسینعلی برادرش را به مباهله فراخواند. در این بحبوحه، به ادعای برخی منابع بهائی (قرن بدیع، ج۲، ص۲۲۹) میرزا یحیی برادر خویش را مسموم کرد و بر اثر همین مسمومیت میرزا حسینعلی تا پایان عمر به رعشه دست مبتلا شد.
سرانجام، حکومت عثمانی برای پایان دادن به این درگیری ها، میرزا حسینعلی و پیروانش را به عکا در فلسطین، و میرزا یحیی و یارانش را به ماغوسه در قبرس فرستاد. (نقطه الکاف، ج۱، صمب)📚
ادامه دارد..
#مدعیان_دروغین #متمهدیان #مدعیان_دروغین_مهدویت
میرزا یحیی نوری – برادر میرزا حسینعلی نوری – معروف به «صبح ازل» در سال ۱۲۴۷ قمری میلادی در تهران محله عربها چشم به جهان گشود.
مادرش هنگام تولد وی درگذشت و پرستاری از این طفل از همان بدو ولادت بنابر دستور پدر به خدیجه خانم مادر میرزا حسینعلی نوری محول گردید. (ر.ک: نقطه الکاف، شرح حال جناب ازل)
پس از قتل سیدعلی محمد باب و سوء قصد به ناصرالدین شاه به بغداد رفت. او بنابر وصیت سیدعلی محمد باب جانشین و رهبری «آیین بیانی» را برعهده داشت و به همین دلیل پیروان وی ازلی نامیده میشوند.
برخی از بابیان به جانشینی او وفادار مانده، ازلی یا بیانی نام میگیرند، تعداد اینها اکنون اندک است.
در هر حال، منازعات ازلی و بهائی در جانشینی باب شدت گرفت و اهانت و تهمت و افترا و کشتار رواج یافت و هریک از دو طرف بسیاری از اسرار یکدیگر را بازگفتند؛ میرزا حسینعلی در کتابی به نام بدیع، وصایت میرزا یحیی را انکار و به برخی از رفتارها و اعمال او «که خجالت می کشید از ذکرش» اشاره کرد (ر.ک: اقتدارات، ج۱، ص۳۱۹)📚
در برابر، طرفداران ازل نیز از این قماش مطالب را درباره میرزا حسینعلی برشمردند و به ویژه ، خواهرش، عزیه خانم، کتاب «تنبیه النائمین» را در افشای کارهای برادر نوشت. (بهائیان، ج۱، ص۳۲۸ـ۳۵۳) یکبار نیز میرزا حسینعلی برادرش را به مباهله فراخواند. در این بحبوحه، به ادعای برخی منابع بهائی (قرن بدیع، ج۲، ص۲۲۹) میرزا یحیی برادر خویش را مسموم کرد و بر اثر همین مسمومیت میرزا حسینعلی تا پایان عمر به رعشه دست مبتلا شد.
سرانجام، حکومت عثمانی برای پایان دادن به این درگیری ها، میرزا حسینعلی و پیروانش را به عکا در فلسطین، و میرزا یحیی و یارانش را به ماغوسه در قبرس فرستاد. (نقطه الکاف، ج۱، صمب)📚
ادامه دارد..
#مدعیان_دروغین #متمهدیان #مدعیان_دروغین_مهدویت
۲.۱k
۲۳ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.