اسم فیک : i love my baby
اسم فیک : i love my baby
پارت :۸
(جونگ کوک و لونا تو ماشین و در حال رفتن به ویلا توی بیرون شهر)
لونا : میشه یه لحظه به لورا زنگ بزنم واقعا نگرانه لطفا لطفا
جونگکوک : باشه ولی فقط یه زنگ کوچیک و بهش ادرسو نمیدی!
لونا : باش
لورا : الو شما
لونا : لورااااا دلم برات خیلی تنگ شده من راستش یه جا هستم که نمیتونم بگم کجام ولی یه جورایی دارم با اون پسره جذاب تو کافه ازدواج میکنم
لورا : چیییی
(جونگکوک گوشیو گرفت و قطع کرد)
لونا : هی داشتم باهاش صحبت میکردم!
(رسیدن)
مینسو و بابای کوک هم رسیده بودن
لونا
(رفتن لباساشونو عوض کردن)
ساعت : ۱۹:۳۸
مینسو هی لونا عکسی از خودت و جونگکوک داری که بوسیده باشت
جونگکوک با عصبانیت : خیلی دوست داری این صحنه رو ببینی؟! پس بزار جلو روت کاملا طبیعی بیارمش
(جونگکوک لونا رو بوسید)
باباش : هیییی
مینسو : 🙄
.....
پارت :۸
(جونگ کوک و لونا تو ماشین و در حال رفتن به ویلا توی بیرون شهر)
لونا : میشه یه لحظه به لورا زنگ بزنم واقعا نگرانه لطفا لطفا
جونگکوک : باشه ولی فقط یه زنگ کوچیک و بهش ادرسو نمیدی!
لونا : باش
لورا : الو شما
لونا : لورااااا دلم برات خیلی تنگ شده من راستش یه جا هستم که نمیتونم بگم کجام ولی یه جورایی دارم با اون پسره جذاب تو کافه ازدواج میکنم
لورا : چیییی
(جونگکوک گوشیو گرفت و قطع کرد)
لونا : هی داشتم باهاش صحبت میکردم!
(رسیدن)
مینسو و بابای کوک هم رسیده بودن
لونا
(رفتن لباساشونو عوض کردن)
ساعت : ۱۹:۳۸
مینسو هی لونا عکسی از خودت و جونگکوک داری که بوسیده باشت
جونگکوک با عصبانیت : خیلی دوست داری این صحنه رو ببینی؟! پس بزار جلو روت کاملا طبیعی بیارمش
(جونگکوک لونا رو بوسید)
باباش : هیییی
مینسو : 🙄
.....
۱.۳k
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.