Betrayal p20
ویو ات
با حس تکون خوردن تخت از خواب بلند شدم بله بورا بود داشت رو تخت بپر بپر میکرد
بورا. آشتی کردیننن لیللیلیلیلی(میرقصه)
جیمین. هوم.. چیشده؟
ات. بلند شو ببین دخترت داره قر میده
جیمین 😳
بورا. حالا یک دو سه لیلیلیلیلییی.... من برم با اهنگ مورد علاقم قر بدم شما هم باهم حرف بزنید.... رفتش
جیمین. بیبی؟
ات. جیمین گوش، کن یکم بهت رو میدم دیگه لوس نشو
جیمین. خب.. باشه
ات. حالا هم بلند شو برو دیگه
جیمین.اما..
ات. اما نداریم برو
جیمین. هوففف باش
جیمین رفت
بعد چن مین نامجون در خونه رو زد
ات. عه سلام داشم
نامجون. بیا اینارو بگیر دیرم شد
ات. اینا چ...
که نامجون وسایلارو پرت کرد رو ات رفت
ات. پدصگ درست حسابی بده خو
رفت تو خونه پلاسیکتو باز کرد دید اینا گوشی با ساعتو حلقه ازدواجه
این ماله جیمینه یه برگه هم بود
بازش کردم شروع کردم به خوندن(شما میدونید چی نوشته)
ات. یـ یـ یعنی من اشتباه میکردم؟
که درو زدن اشکامو پاک کردم رفتم درو باز کنم باز کردم هیچ کسی نیست میخواستم درو ببندم که یکی سریع از پشت بغلم کرد گذاشت رو کولش
ات. هییی پدصگگگگ بزارم پایینننن من شوهر دارم بیاد ببینتت میکشتت(داد)
بورا امد پایین
بورا. عه بابایی مامانو چرا گول کردی منم میخوامممم
ات. ها؟ بابایی؟... جیمین؟!
جیمین. ای بابا دخترم قشنگ ریدی به نقشم
بورا. من تو شلوارم دشویی نمیکنم خونه دشویی داره
جیمین ات رو گذاشت زمین
ات. مگه بهت نگفتم نیا دیگه
جیمین...(بغض، سرش پایین)
بورا. ما..
ات. برو خونه یورا اینا
بورا. اخ جونممم رفت
جیمین... بی صدا اشک
ات.بلند بلند گربه کرد
جیمین. با چشمای اشکی نگاش کرد
ات.چرا گریه میکنی طاقت دیدنشو ندارم😭
جیمین. 🫂
بعد چن مین از بغل امد بیرون
جیمین. دلم برای بغل کردنات تنگ شده بود
ات. من دلم برای اینکه بزنم تو کونت تنگ شده بود😭
جیمین. 😐
ات. یونا چیشد؟
جیمین. فسیل شده بعد اینکه تو رفتی دادم یونگی کارشو تموم کنه
ات. اها..
جیمین. بشینیم فیلم ببینیم؟
ات. هوم.. چه فیلمی؟
جیمین. عاشقان ماه
ات. سریاله
جیمین. اشکال نداره
بعد دیدن وتموم شدن سریال
یهو ...
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
با حس تکون خوردن تخت از خواب بلند شدم بله بورا بود داشت رو تخت بپر بپر میکرد
بورا. آشتی کردیننن لیللیلیلیلی(میرقصه)
جیمین. هوم.. چیشده؟
ات. بلند شو ببین دخترت داره قر میده
جیمین 😳
بورا. حالا یک دو سه لیلیلیلیلییی.... من برم با اهنگ مورد علاقم قر بدم شما هم باهم حرف بزنید.... رفتش
جیمین. بیبی؟
ات. جیمین گوش، کن یکم بهت رو میدم دیگه لوس نشو
جیمین. خب.. باشه
ات. حالا هم بلند شو برو دیگه
جیمین.اما..
ات. اما نداریم برو
جیمین. هوففف باش
جیمین رفت
بعد چن مین نامجون در خونه رو زد
ات. عه سلام داشم
نامجون. بیا اینارو بگیر دیرم شد
ات. اینا چ...
که نامجون وسایلارو پرت کرد رو ات رفت
ات. پدصگ درست حسابی بده خو
رفت تو خونه پلاسیکتو باز کرد دید اینا گوشی با ساعتو حلقه ازدواجه
این ماله جیمینه یه برگه هم بود
بازش کردم شروع کردم به خوندن(شما میدونید چی نوشته)
ات. یـ یـ یعنی من اشتباه میکردم؟
که درو زدن اشکامو پاک کردم رفتم درو باز کنم باز کردم هیچ کسی نیست میخواستم درو ببندم که یکی سریع از پشت بغلم کرد گذاشت رو کولش
ات. هییی پدصگگگگ بزارم پایینننن من شوهر دارم بیاد ببینتت میکشتت(داد)
بورا امد پایین
بورا. عه بابایی مامانو چرا گول کردی منم میخوامممم
ات. ها؟ بابایی؟... جیمین؟!
جیمین. ای بابا دخترم قشنگ ریدی به نقشم
بورا. من تو شلوارم دشویی نمیکنم خونه دشویی داره
جیمین ات رو گذاشت زمین
ات. مگه بهت نگفتم نیا دیگه
جیمین...(بغض، سرش پایین)
بورا. ما..
ات. برو خونه یورا اینا
بورا. اخ جونممم رفت
جیمین... بی صدا اشک
ات.بلند بلند گربه کرد
جیمین. با چشمای اشکی نگاش کرد
ات.چرا گریه میکنی طاقت دیدنشو ندارم😭
جیمین. 🫂
بعد چن مین از بغل امد بیرون
جیمین. دلم برای بغل کردنات تنگ شده بود
ات. من دلم برای اینکه بزنم تو کونت تنگ شده بود😭
جیمین. 😐
ات. یونا چیشد؟
جیمین. فسیل شده بعد اینکه تو رفتی دادم یونگی کارشو تموم کنه
ات. اها..
جیمین. بشینیم فیلم ببینیم؟
ات. هوم.. چه فیلمی؟
جیمین. عاشقان ماه
ات. سریاله
جیمین. اشکال نداره
بعد دیدن وتموم شدن سریال
یهو ...
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
۱۹.۶k
۰۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.