پارت33
پارت33
👨🏻⚕️: خانم کیم بهبودی کامل پیدا کردن
کوک: با من شوخی نکن
👨🏻⚕️: نه بخدا شوخی نیست
کوک: یعنی ا.ت خوب شد
👨🏻⚕️: هم ا.ت هم دخترتون هردو خوبن
کوک: میتونم ببینمشون
👨🏻⚕️: اره هردو پیش همن ولی ا.ت هنوز بیهوشه
کوک: خیلی ممنونم اصلا باورم نمیشه
خواستم برم پیششون که مادرمینا اومدن نامی بهشون گفته بود اونا مسافرت بودن ولی نامی بهشون خبر داده بود سریع برگشتن
م.ک: جونگکوک پسرم حاله ا.ت چطوره خوبه
کوک: مامان بچه بدنیا اومد😆
م.ک: خب خداروشکر ا.ت خودش چی خوبه
کوک: مامان ا.ت کاملا خوب شد
نشستم براشون امروز کامل تعریف کردم
م.ک: وایی پسرم که چقدر تو این پنج ماه خسته شدی ولی الان فهمیدی دیگه هم ا.ت خوبه هم دخترتون
کوک: مامان من با اجازتون برم پیششون یه سر بزنم
م.ک: پسرم برو
سریع رفتم پیش ا.ت نشستم و بعد دخترمو دیدم یه دختره کوچولو ناز بود نشستم پیشش و باهاش کمی حرف زدم گفتم که کوچولو تو جون مامانتو نجات دادی دل مارو شاد کردی خوشگلم
همینجوری داشتم باهاش حرف میزدم و اشک میریختم که
ا.ت: کوک
کوک: جانم عزیزم بهوش اومدی
ا.ت: من زندم
کوک: عزیزم هم تو خوبی هم دختر خوشگلمون
#کوک
#فیک
#سناریو
👨🏻⚕️: خانم کیم بهبودی کامل پیدا کردن
کوک: با من شوخی نکن
👨🏻⚕️: نه بخدا شوخی نیست
کوک: یعنی ا.ت خوب شد
👨🏻⚕️: هم ا.ت هم دخترتون هردو خوبن
کوک: میتونم ببینمشون
👨🏻⚕️: اره هردو پیش همن ولی ا.ت هنوز بیهوشه
کوک: خیلی ممنونم اصلا باورم نمیشه
خواستم برم پیششون که مادرمینا اومدن نامی بهشون گفته بود اونا مسافرت بودن ولی نامی بهشون خبر داده بود سریع برگشتن
م.ک: جونگکوک پسرم حاله ا.ت چطوره خوبه
کوک: مامان بچه بدنیا اومد😆
م.ک: خب خداروشکر ا.ت خودش چی خوبه
کوک: مامان ا.ت کاملا خوب شد
نشستم براشون امروز کامل تعریف کردم
م.ک: وایی پسرم که چقدر تو این پنج ماه خسته شدی ولی الان فهمیدی دیگه هم ا.ت خوبه هم دخترتون
کوک: مامان من با اجازتون برم پیششون یه سر بزنم
م.ک: پسرم برو
سریع رفتم پیش ا.ت نشستم و بعد دخترمو دیدم یه دختره کوچولو ناز بود نشستم پیشش و باهاش کمی حرف زدم گفتم که کوچولو تو جون مامانتو نجات دادی دل مارو شاد کردی خوشگلم
همینجوری داشتم باهاش حرف میزدم و اشک میریختم که
ا.ت: کوک
کوک: جانم عزیزم بهوش اومدی
ا.ت: من زندم
کوک: عزیزم هم تو خوبی هم دختر خوشگلمون
#کوک
#فیک
#سناریو
۱۰.۰k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.