مرگ♡ عشق♡ زندگی

۲ روز بعد:
ات: الو بابا کجایی من رسیدم
بابا: همونجا بمون ما داریم میایم
ات: باشه بای
بابا: خداحافظ
از زبون کوکی:
۲ روز بود ات نبود خیلی از دستش ناراحت بودم که چه جوری تونست این کارو با من بکنه چه جوری اخه
جین: کوکی این عکس و ببین خیلی خوشمل شده
کوکی: ولم کن
جین: ببین دیگه این اولین باری بود که نامجون تونست درست عکس بگیره
کوک: باشه ببینم
کوک: این این این کیه
کوک: چه قدر این شبیه اون عکس ات و اون پسره کای بود
جین: این کنیا و کای هستن ببین بالاخره میخوان ازدواج کنن
کوک: صبر کن ببینم رفتم تو گالری اون عکس اوردم
کوک: پس این چیه
جین: کوک خل شدش نگاه کن اینجارو مشخص فتوشاپه
کوک: این این فتوشاپ بود
جین: اره نگو که سر این با ات دعوا کردی
کوک: بلکه دعوا کردم بلکه الان ات برگشته کشور خودشون و من نمیدونم کدوم گشور وایی نه من رو ات دست بلند کردم
جین: کوک به نظرم دیگه ات و نمیبینی اخه چه جوری تونستی بزنی تو گوشش مخوصا وقتی این همه ورزش کردی و زورت زیاده
کوک: هیونگ چی کار کنم
جین : بهش زنگ بزن خوب
کوک: صبر کن اه شمارمو بلاک کرده
جین: صبر کن من بهش زنگ میزنم
چند مین بعد
از زبون ات
بالاخره رسیدم اتاقم وایی چه قدر دلم تنگ شده بود
اِ
این جین بزار جواب بدم خیلی دلم واسش تنگ شده
ات: الو سلام جین
جین: سلام ات خوبی
ات: اره خوبم تو چه طوری
جین: منم خوبم راستی ات تو کجایی
ات: من برگشتم کشور خودم
جین: اِ جدی کدوم کشور
ات: ام اونش دیگه بیخیال
جین: نه بگو اخه میخوام بدونم کدوم کشور یک دختر لج باز افرید
ات: خیلی مسقره ای من باید برم
جین: نه صبر کن از جانگ کوک چه خبر
ات: جین من و اون کات کردیم و لطفا اسم اون هرزه رو جلو من نیار
جین: ام خوب به نظرم بهش فرصت بده
ات: نکنه تو از طرف اون زنگ زدی هان بله واسه ی همین میخوای بدونی کدوم کشورم ولی این و به اون جانگ کوک بگو دیگه نه من و مببینه نه صدام و میشنوه فقط اون نه تمام اعضاء بی تی اس حتی کل بیگ هیت خداحافظ واسه ی همیشه
جین: الو الو
از زبون کوک:
وقتی گفت که دیگه نه من و میبینه نه صدام و میشنوه دلم اه بزرگی کشید و گریم شروع کرد به ریختن
جین: ام نترس درست میشخ
کوک: نه نمیشه من فقط ۱ رو اون و دیدم و اون و دیگه از خودم روندم اون هیچ وقت من و نمیبخشه ولی من دنبالش میگردم هر جور که شده