@rose scenario
کلاست تموم شده بود و توی راهرو کنار کمدت ایستاده بودی در حالیکه قفل کمدتو باز میکردی متوجه شدی که دشمنت داره به سمت دختر بغل دستیت میاد سرت رو برگردوندی و اهمیتی بهشون ندادی و ایگنورشون کردی ولی صداشون رو میشنیدی
وقتی شینیدی که دشمنت داره باهاش لاس میزنه دستهات از حرکت افتاد. سرت رو کمی برگردوندی و دیدی که دختر خیلی با ناز موهاش
رو پشت گوشش زد و به دشمنت خیره شد. دشمنت متوجه نگاهت شد و نیشخندی بهت زد.
دختر بعد از خداحافظی با دشمنت از اونجا رفت و پسر روبروت به سمتت اومد و به سمتت تکیه زد. گفتی چی میخوای؟
بنظر میاد حسودیت شده. با بیخیالی جواب دادی نه اصلا تو میتونی با هر کسی خواستی لاس بزنی
پسر ریز ریز خندید و سرشو تکون داد ترجیح میدم بجای اونا با تو لاس بزنم، اگه فقط بهم
اجازشو میدادی
لبخند عصبی زدی چرا باید اینکارو کنم؟
چشمهاش خیره به چشمهات بود و صداش رو پایین تر آورد چون خودت هم خیلی خوب
میدونی که چیزی بیشتر از لاس زدن بین ماست.
وقتی شینیدی که دشمنت داره باهاش لاس میزنه دستهات از حرکت افتاد. سرت رو کمی برگردوندی و دیدی که دختر خیلی با ناز موهاش
رو پشت گوشش زد و به دشمنت خیره شد. دشمنت متوجه نگاهت شد و نیشخندی بهت زد.
دختر بعد از خداحافظی با دشمنت از اونجا رفت و پسر روبروت به سمتت اومد و به سمتت تکیه زد. گفتی چی میخوای؟
بنظر میاد حسودیت شده. با بیخیالی جواب دادی نه اصلا تو میتونی با هر کسی خواستی لاس بزنی
پسر ریز ریز خندید و سرشو تکون داد ترجیح میدم بجای اونا با تو لاس بزنم، اگه فقط بهم
اجازشو میدادی
لبخند عصبی زدی چرا باید اینکارو کنم؟
چشمهاش خیره به چشمهات بود و صداش رو پایین تر آورد چون خودت هم خیلی خوب
میدونی که چیزی بیشتر از لاس زدن بین ماست.
۲۶۶
۲۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.