پارت ۱۲
یک پارچه پیدا کردم و جلوی خون ریزی جونگ کوک رو تا حدودی گرفتم
+جی هوپی الان میرسه
بادیگارد های جونگ کوک اومدن و صدای دعوا و شلیک گلوله میومد دستای کوکیو گرفتم
_سولی باید بریم
+ا اما خیلی خطر ناکه ممکنه آسیب ببینی
_بهم کمک میکنی بلند بشم؟
بازو هاشو گرفتم و برو بلند شد لنگ میزد و تحمل دیدن این حالش رو نداشتم
وقتی درو باز کردم جیهوپ رو جلوی در دیدم
+جیهوپ
٫هوپی(بی حال)
جیهوپ با دیدن جونگ کوک رنگش پرید و کولش کرد
_بیاین بریم تعداد نیروهامون خیلی کمن، کم کم دارم از پا در میان
+ولی نباید تنهاشون بزاریم
_اونا بلدن چجوری فرار کنن
همین رو گفت و دستم رو گرفت و دویید
به سمت در
از در بیرون رفتیم و هوای آزاد صورتم رو نوازش میداد
_شب سختی بود
+باید جونگ کوک رو برسونیم بیمارستان
_نه
+چیی؟
_باید بریم آمریکا وگرنه هر ستامون میمیریم
سوار ون شدیم راه افتادیم که یک دفعه جی هوپ ترمز کرد و یک زن سوار وَن شد و رفت پیش جونگ کوک
جی هوپ متوجه چهره متعجب من شد
_اون خانم پزشکه
+عالیههه
+جی هوپی الان میرسه
بادیگارد های جونگ کوک اومدن و صدای دعوا و شلیک گلوله میومد دستای کوکیو گرفتم
_سولی باید بریم
+ا اما خیلی خطر ناکه ممکنه آسیب ببینی
_بهم کمک میکنی بلند بشم؟
بازو هاشو گرفتم و برو بلند شد لنگ میزد و تحمل دیدن این حالش رو نداشتم
وقتی درو باز کردم جیهوپ رو جلوی در دیدم
+جیهوپ
٫هوپی(بی حال)
جیهوپ با دیدن جونگ کوک رنگش پرید و کولش کرد
_بیاین بریم تعداد نیروهامون خیلی کمن، کم کم دارم از پا در میان
+ولی نباید تنهاشون بزاریم
_اونا بلدن چجوری فرار کنن
همین رو گفت و دستم رو گرفت و دویید
به سمت در
از در بیرون رفتیم و هوای آزاد صورتم رو نوازش میداد
_شب سختی بود
+باید جونگ کوک رو برسونیم بیمارستان
_نه
+چیی؟
_باید بریم آمریکا وگرنه هر ستامون میمیریم
سوار ون شدیم راه افتادیم که یک دفعه جی هوپ ترمز کرد و یک زن سوار وَن شد و رفت پیش جونگ کوک
جی هوپ متوجه چهره متعجب من شد
_اون خانم پزشکه
+عالیههه
۵.۸k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.