دگر نیست که نیست...
دگر نیست که نیست...
روزگاری عاشقم بود دگر نیست که نیست
یادی از من در دلش اکنون دگر نیست که نیست
عشق پاکی بود و یک دنیا صفا در بین ما
اما اکنون اثری از آن همه روزهای خوب نیست که نیست
در کنار من تو بودی و فقط عشق تو بود
اما افسوس اثری از تو دگر نیست که نیست
دست گرمی بود و یک دنیا صفا در دست تو
حلقه ای در دست من بود دگر نیست که نیست
روزی می آید که برگردی پشیمان نازنین
اما افسوس اثری از من مگر در زیر خاک نیست که نیست
روزگاری عاشقم بود دگر نیست که نیست
یادی از من در دلش اکنون دگر نیست که نیست
عشق پاکی بود و یک دنیا صفا در بین ما
اما اکنون اثری از آن همه روزهای خوب نیست که نیست
در کنار من تو بودی و فقط عشق تو بود
اما افسوس اثری از تو دگر نیست که نیست
دست گرمی بود و یک دنیا صفا در دست تو
حلقه ای در دست من بود دگر نیست که نیست
روزی می آید که برگردی پشیمان نازنین
اما افسوس اثری از من مگر در زیر خاک نیست که نیست
۱.۲k
۲۹ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.