p3
از زبان ات
یکیشون اومد نزدیکم و استین لباسمو کشید پایین و گردنمو لیس زد زبونش سرد بود
ات : عهههههه ولم کنننننن پفیوز بی حیا ک*کش
با پا پشت سر هم لگدش میزدم
یونگی : گراز وحشی
جیوو : ات من خواب بودم؟...نفس عمیق...جیغغغغغغ خواهش میکنم مارو نخوردین
ات : جیوو رو بخورین منو نخورین من گوشت ندارم همینطوری و کم خونم
جیوو : پفیوز دارم میگم مارو نخورین میگی جیوو رو بخوریم 🗿
ات : خفشو. نمیخورین نه؟ 🥹
تهیونگ : بچه لوس
ات ب جیوو : ومپایرا هم جذابنا ب خصوص اون پسره( اشاره ب تهیونگ)
جیوو : گوزو بزار بیایم بعد کراش بزن تو رو شامپانزه ک تفنگ دستشه کراش زدی میخوای رو ومپایر کراش نزنی؟ رو شلوار گلگلی مامان بزرگم کراش زدی رو ومپایر کراش نمیزنی؟
ات : خیلی هم قشنگ و کراش بود اون شامپانزه هه
جونگ کوک : عجب برده هایی نصیبمون شد
رفتم همون ومپایر جذابه( تهیونگ ) دستامو دور کمرش حلقه کردم و خودمو بش معلق کردم
ات : جان من مارو نخورین.
جیوو : ادم بخواد واسه 1 دقیقه بترسه ت نمیزاری
تهیونگ : نمیدونم. جونگ کوک ت میگی چکارشون کنیم
یونگی : من گشنمه
کوک : نمیدونم هرچی صاحب عمارت بگه ( صاحب عمارت خود تهیونگه)
تهیونگ : از امشب ی خدمتکارید اینجا ی خطا ازتون ببینم میشین مثل اون قربانی ک جونگ کوک اون گوشه تیک تیکش کرده
وقتی ب اون قربانی نگا کردم ریدم تو خودم
ات : چشم
جیوو : چشم
یونگی : ولی من گشنمه
تهیونگ : با اون برده ها سر کن
جیوو : ات تو نمیخوای ومپایررو ول کنی 🗿
ات : به تو چه گوزو هر موقع دلم میخواد ولش میکنم
تهیونگ : چندش
همون پسره منو هول محکم خوردم ب در
تهیونگ : دس پا چلفتی
ات : داش چ توقعی از من داری من یکی فوتم کنه میرم هوا چ برسه بخواد یکی هولم بده
تهیونگ :( نگاه سرد )
جیوو : ات
ات : ها
جیوو : ها و زهرمار برو بشین ی جا
ات : هویی صبر کن من میخوام اشنا شم معرفی کنین
جیوو : خدایا منو سوسک کن
یکیشون اومد نزدیکم و استین لباسمو کشید پایین و گردنمو لیس زد زبونش سرد بود
ات : عهههههه ولم کنننننن پفیوز بی حیا ک*کش
با پا پشت سر هم لگدش میزدم
یونگی : گراز وحشی
جیوو : ات من خواب بودم؟...نفس عمیق...جیغغغغغغ خواهش میکنم مارو نخوردین
ات : جیوو رو بخورین منو نخورین من گوشت ندارم همینطوری و کم خونم
جیوو : پفیوز دارم میگم مارو نخورین میگی جیوو رو بخوریم 🗿
ات : خفشو. نمیخورین نه؟ 🥹
تهیونگ : بچه لوس
ات ب جیوو : ومپایرا هم جذابنا ب خصوص اون پسره( اشاره ب تهیونگ)
جیوو : گوزو بزار بیایم بعد کراش بزن تو رو شامپانزه ک تفنگ دستشه کراش زدی میخوای رو ومپایر کراش نزنی؟ رو شلوار گلگلی مامان بزرگم کراش زدی رو ومپایر کراش نمیزنی؟
ات : خیلی هم قشنگ و کراش بود اون شامپانزه هه
جونگ کوک : عجب برده هایی نصیبمون شد
رفتم همون ومپایر جذابه( تهیونگ ) دستامو دور کمرش حلقه کردم و خودمو بش معلق کردم
ات : جان من مارو نخورین.
جیوو : ادم بخواد واسه 1 دقیقه بترسه ت نمیزاری
تهیونگ : نمیدونم. جونگ کوک ت میگی چکارشون کنیم
یونگی : من گشنمه
کوک : نمیدونم هرچی صاحب عمارت بگه ( صاحب عمارت خود تهیونگه)
تهیونگ : از امشب ی خدمتکارید اینجا ی خطا ازتون ببینم میشین مثل اون قربانی ک جونگ کوک اون گوشه تیک تیکش کرده
وقتی ب اون قربانی نگا کردم ریدم تو خودم
ات : چشم
جیوو : چشم
یونگی : ولی من گشنمه
تهیونگ : با اون برده ها سر کن
جیوو : ات تو نمیخوای ومپایررو ول کنی 🗿
ات : به تو چه گوزو هر موقع دلم میخواد ولش میکنم
تهیونگ : چندش
همون پسره منو هول محکم خوردم ب در
تهیونگ : دس پا چلفتی
ات : داش چ توقعی از من داری من یکی فوتم کنه میرم هوا چ برسه بخواد یکی هولم بده
تهیونگ :( نگاه سرد )
جیوو : ات
ات : ها
جیوو : ها و زهرمار برو بشین ی جا
ات : هویی صبر کن من میخوام اشنا شم معرفی کنین
جیوو : خدایا منو سوسک کن
۱۰۸.۷k
۲۲ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.