فیک(??why you)پارت(27)
جیمین:؟
ا/ت:تو فکر میکنی که من واسه خودم اینکارو کردم؟؟یعنی اینقدر خود خواهم که کسای دیگه ای رو قربانی کنم اونم فقط بخاطره کارای که انجام میدم؟؟؟من باید از کجا میدونستم؟؟؟از کجا باید میدونستم ؟؟؟آره تقصیر منه
آره من یه ضعیف و بدبختم ببخشید که مثله شما نیرویی ندارم
حالا خوب شد؟؟
شوگا:ا/ت تمومش کن
ا/ت : ببخشید که ...زندام و ممنونم که تحملم میکنی . تعظیم کرد و رفت *
جیمین:ا/ت
جین:جیمین خیلی زیاده روی کردی
جیمین:میرم دنبالش
جیهوپ درست جیمینو گرفت*
جیهوپ:بزار کمی تنها باشه ....نیاز داره به اینکه آروم بشه
جیمین:امیدوارم نگران*
ویو ا/ت*درحاله رفتن به اتاقش
ا/ت:انگار که من مقصرم هه من بخاطره اون مغرور خان رفتم دنباله گیاهی که امکان وجودش ۱درصد بود ولی............ وایساد*
ا/ت: شایدم واقعا تقصیر من.....بود. قطر اشک *
ا/ت:ا/ت نادون....هق.......کم مونده بود نامجونو ته بخاطره تو بمیرن......هق...( با زانو نشست رو زمین سرشم روزانوهاش گذاشت و گریه میکرد)
ا/ت: هق......اگه ته نامجون چیزیشون می شد باید چه گلی میگرفتم هق
جونگ کوک: چته تو ؟؟؟؟ سرم درد گرفت اینقدر حرف زدی
ا/ت سرشو بلند کردو به جونگ کوک نگاه کرد*
جونگ کوک:اونا... چیه که از چشمات میریزن ؟؟؟
ا/ت : چی؟تعجب*
جونگ کوک : اون قطره هایی که از چشمات دارن میبارن ...مثله بارون .
ا/ت: اشک که بهش هق میگن گریه کردن
جونگ کوک : چرا گریه میکنی؟؟
ا/ت: چون ناراحتم
جونگ کوک : چرا ناراحتی؟؟
ا/ت:بخاطره اینکه بعضی از حرفا قلبمو به درد آورده
جونگ کوک : یعنی بخاطره کلمات گریه کردی؟
ا/ت:من بخاطره معنیشون گریه کردم
جونگ کوک :پس واسه چیز بی ارزشی گریه کردی
ا/ت:......بعضی از کلمات با ارزشن ولی.....بعضی هاشون میتونن کشنده باشن
جونگ کوک:پس خودتو قوی کن
اومد که از کنار ا/ت رد بشه
ا/ت:چقدر؟؟
جونگ کوک:سرشو برگردوند سمت ا/ت*
ا/ت:ا/ت بلند شد*
ا/ت : وقتی کلمات بی پایانن ..تا چقدری باید خودتو قوی کنی؟
ا/ت:تو فکر میکنی که من واسه خودم اینکارو کردم؟؟یعنی اینقدر خود خواهم که کسای دیگه ای رو قربانی کنم اونم فقط بخاطره کارای که انجام میدم؟؟؟من باید از کجا میدونستم؟؟؟از کجا باید میدونستم ؟؟؟آره تقصیر منه
آره من یه ضعیف و بدبختم ببخشید که مثله شما نیرویی ندارم
حالا خوب شد؟؟
شوگا:ا/ت تمومش کن
ا/ت : ببخشید که ...زندام و ممنونم که تحملم میکنی . تعظیم کرد و رفت *
جیمین:ا/ت
جین:جیمین خیلی زیاده روی کردی
جیمین:میرم دنبالش
جیهوپ درست جیمینو گرفت*
جیهوپ:بزار کمی تنها باشه ....نیاز داره به اینکه آروم بشه
جیمین:امیدوارم نگران*
ویو ا/ت*درحاله رفتن به اتاقش
ا/ت:انگار که من مقصرم هه من بخاطره اون مغرور خان رفتم دنباله گیاهی که امکان وجودش ۱درصد بود ولی............ وایساد*
ا/ت: شایدم واقعا تقصیر من.....بود. قطر اشک *
ا/ت:ا/ت نادون....هق.......کم مونده بود نامجونو ته بخاطره تو بمیرن......هق...( با زانو نشست رو زمین سرشم روزانوهاش گذاشت و گریه میکرد)
ا/ت: هق......اگه ته نامجون چیزیشون می شد باید چه گلی میگرفتم هق
جونگ کوک: چته تو ؟؟؟؟ سرم درد گرفت اینقدر حرف زدی
ا/ت سرشو بلند کردو به جونگ کوک نگاه کرد*
جونگ کوک:اونا... چیه که از چشمات میریزن ؟؟؟
ا/ت : چی؟تعجب*
جونگ کوک : اون قطره هایی که از چشمات دارن میبارن ...مثله بارون .
ا/ت: اشک که بهش هق میگن گریه کردن
جونگ کوک : چرا گریه میکنی؟؟
ا/ت: چون ناراحتم
جونگ کوک : چرا ناراحتی؟؟
ا/ت:بخاطره اینکه بعضی از حرفا قلبمو به درد آورده
جونگ کوک : یعنی بخاطره کلمات گریه کردی؟
ا/ت:من بخاطره معنیشون گریه کردم
جونگ کوک :پس واسه چیز بی ارزشی گریه کردی
ا/ت:......بعضی از کلمات با ارزشن ولی.....بعضی هاشون میتونن کشنده باشن
جونگ کوک:پس خودتو قوی کن
اومد که از کنار ا/ت رد بشه
ا/ت:چقدر؟؟
جونگ کوک:سرشو برگردوند سمت ا/ت*
ا/ت:ا/ت بلند شد*
ا/ت : وقتی کلمات بی پایانن ..تا چقدری باید خودتو قوی کنی؟
۶۳.۷k
۰۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.