دوپارتی
دوپارتی
پارت آخر
جیمین
وقتی حامله ای و میزنتت
صبح
ا.ت ویو
با حس نوازش کسی از خواب بیدارم شدم و که با لبخند به من نگاه میکردم ترسیدم و عقب کشیدم
- جیم.. مین.. ل.. طفا.. م. ن.. ر. وو. نز. ن.
+عزیزم.. ا.تی من منم متاسفم مست بودم
خدا لعنتت کنه که با دست لعنت شده به اون صورت زیبا دست زدم من رو ببخش عروسکم لطفا واقعا دیت خودم نبود ً... میبخشی فرشته کوچولوم؟؟؟
- جیمین خدا نکنه... میدونی من چقدر ناراحت شدنم...
باشه و لی به شرطی که دیگه منو اذیت نکنی
آخه من فدای تو شم ... قول میدم هیچوقت دست برای زدنت به تو نمیخوره ا.تی من
- (لبخند)
جیمین اومدم بغلم کرد و منم بغلش کردم و و هی منو یا بوس میکرد با موها نوازش میکر د
بعد از بغل رفتیم پایین چ پاهم صبونه خوردم
ور در آخر باهم به خوبی و خوشی زندگی کردن
پایان
ببخشید بد شد
پارت آخر
جیمین
وقتی حامله ای و میزنتت
صبح
ا.ت ویو
با حس نوازش کسی از خواب بیدارم شدم و که با لبخند به من نگاه میکردم ترسیدم و عقب کشیدم
- جیم.. مین.. ل.. طفا.. م. ن.. ر. وو. نز. ن.
+عزیزم.. ا.تی من منم متاسفم مست بودم
خدا لعنتت کنه که با دست لعنت شده به اون صورت زیبا دست زدم من رو ببخش عروسکم لطفا واقعا دیت خودم نبود ً... میبخشی فرشته کوچولوم؟؟؟
- جیمین خدا نکنه... میدونی من چقدر ناراحت شدنم...
باشه و لی به شرطی که دیگه منو اذیت نکنی
آخه من فدای تو شم ... قول میدم هیچوقت دست برای زدنت به تو نمیخوره ا.تی من
- (لبخند)
جیمین اومدم بغلم کرد و منم بغلش کردم و و هی منو یا بوس میکرد با موها نوازش میکر د
بعد از بغل رفتیم پایین چ پاهم صبونه خوردم
ور در آخر باهم به خوبی و خوشی زندگی کردن
پایان
ببخشید بد شد
۵.۹k
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.