Miracle part 26
اتاق می یونگ پر شده بود از لباساش…تقریبا تمام لباس های کمدش رو ریخته بود بیرون…هیچ کدوم به نظرش برای امشب خوب نبود…از هر کدوم یک ایرادی میگرفت دیگه خودش هم خسته شده بود…نفسش رو کلافه داد بیرون و به اطرافش خیره شد که چشمش به پاکت لباسی که امروز با می جو خریده بود افتاد…به سمتش رفت و لباسی که خریده بود رو از پاکت در اورد
می یونگ : بپوشمش ؟…امتحانش که ضرری نداره…
می یونگ لباس رو پوشید و به سمت آینه قدی اتاقش رفت و خودش رو داخلش دید
می یونگ : دامنش یکم کوتاه نیست ؟…یعنی برای امشب خوبه ؟…اوف دیگه مغزم نمیکشه…همین خوبه
می یونگ به سمت میز آرایشی رفت و آرایش کمی کرد و موهاش رو باز گذاشت…کیف و کفشی که با لباس خریده بود رو پوشید و به سمت طبقه پایین رفت…از خونه خارج شد که جونگ کوک رو دم در دید…توی اون لباس خیلی جذاب شده بود…لبخندی زد و به سمتش رفت
جونگ کوک : خیلی خوشگل شدی
گونه های می یونگ از خجالت سرخ شد
جونگ کوک لبخندی زد و در ماشین رو برای می یونگ باز کرد و بعد سوار شدن می یونگ خودش هم سوار ماشین شد و راه افتاد…با رسیدن به رستوران جونگ کوک ماشین رو پارک کرد و باهم به سمت در ورودی رستوران رفتند
گارسون : خوش اومدید آقای جئون میزی که رزرو کردید آماده هست
جونگ کوک : ممنون
جونگ کوک و می یونگ به سمت میزی که کوک رزرو کرده بود رفتند که یهو می یونگ چشمش به چند میز اونور تر افتاد که مین هی رو با تهیونگ دید و با تعجب گفت
می یونگ : اونی ؟!
اسلاید دو : استایل می یونگ
#فیک
#تهیونگ
#جونگ_کوک
#بی_تی_اس
#فیک_تهیونگ
#فیک_جونگ_کوک
#فیک_بی_تی_اس
می یونگ : بپوشمش ؟…امتحانش که ضرری نداره…
می یونگ لباس رو پوشید و به سمت آینه قدی اتاقش رفت و خودش رو داخلش دید
می یونگ : دامنش یکم کوتاه نیست ؟…یعنی برای امشب خوبه ؟…اوف دیگه مغزم نمیکشه…همین خوبه
می یونگ به سمت میز آرایشی رفت و آرایش کمی کرد و موهاش رو باز گذاشت…کیف و کفشی که با لباس خریده بود رو پوشید و به سمت طبقه پایین رفت…از خونه خارج شد که جونگ کوک رو دم در دید…توی اون لباس خیلی جذاب شده بود…لبخندی زد و به سمتش رفت
جونگ کوک : خیلی خوشگل شدی
گونه های می یونگ از خجالت سرخ شد
جونگ کوک لبخندی زد و در ماشین رو برای می یونگ باز کرد و بعد سوار شدن می یونگ خودش هم سوار ماشین شد و راه افتاد…با رسیدن به رستوران جونگ کوک ماشین رو پارک کرد و باهم به سمت در ورودی رستوران رفتند
گارسون : خوش اومدید آقای جئون میزی که رزرو کردید آماده هست
جونگ کوک : ممنون
جونگ کوک و می یونگ به سمت میزی که کوک رزرو کرده بود رفتند که یهو می یونگ چشمش به چند میز اونور تر افتاد که مین هی رو با تهیونگ دید و با تعجب گفت
می یونگ : اونی ؟!
اسلاید دو : استایل می یونگ
#فیک
#تهیونگ
#جونگ_کوک
#بی_تی_اس
#فیک_تهیونگ
#فیک_جونگ_کوک
#فیک_بی_تی_اس
۳۵.۱k
۰۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.