ܠߊ یܭ؟ܭߊ ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ ܠو
ܠߊیܭ؟ܭߊܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊܠو
☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑
استاد سرد اما جذاب
پارت :58
با فکری که به سرم زد یه لبخند شیطانی رو
لبام نقش بست زود گوشیمو برداشتمو
دوربینو روشن کردم من روی میز جوری
تنظیم کردم که هم من هم تهیونگ توی دید
باشیم و روی آیکون ضبط ویدیو زدم و ویدیو
روشن شد بعد به سمت پارچ آب رفتم و
برداشتمش و روی تهیونگ خم شدم و آب رو
محکم ریختم توی صورتش با شدت چشماشو
باز کرد و یهو نشست و منو از روی خودش
کنار زد جوری که انگار لود نشده گیج و منگ
به در و دیوار نگاه میکرد منم که انگار نه
انگار داشته بیهوش میشده و میمرده روی زمین
ولو بودم و داشتم قه قه میخندیدم با تعجب
به من زل زده بود که دهنشو باز کرد کردم و با
تعجب پرسید
تهیونگ : خانم اتفاقی افتاده من چرا اینجام
چرا اینجوری شدم را سرم درد میکنه؟
که با این حرفش خندم اوج گرفت یعنی دیگه
داشتم زمینو گاز میگرفتم اونم همینجوری
زل زده بود به پایین و انگار داشت یه چیزایی یادش میومد
☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑
استاد سرد اما جذاب
پارت :58
با فکری که به سرم زد یه لبخند شیطانی رو
لبام نقش بست زود گوشیمو برداشتمو
دوربینو روشن کردم من روی میز جوری
تنظیم کردم که هم من هم تهیونگ توی دید
باشیم و روی آیکون ضبط ویدیو زدم و ویدیو
روشن شد بعد به سمت پارچ آب رفتم و
برداشتمش و روی تهیونگ خم شدم و آب رو
محکم ریختم توی صورتش با شدت چشماشو
باز کرد و یهو نشست و منو از روی خودش
کنار زد جوری که انگار لود نشده گیج و منگ
به در و دیوار نگاه میکرد منم که انگار نه
انگار داشته بیهوش میشده و میمرده روی زمین
ولو بودم و داشتم قه قه میخندیدم با تعجب
به من زل زده بود که دهنشو باز کرد کردم و با
تعجب پرسید
تهیونگ : خانم اتفاقی افتاده من چرا اینجام
چرا اینجوری شدم را سرم درد میکنه؟
که با این حرفش خندم اوج گرفت یعنی دیگه
داشتم زمینو گاز میگرفتم اونم همینجوری
زل زده بود به پایین و انگار داشت یه چیزایی یادش میومد
۸.۹k
۳۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.