رمان عشق مافیای من پارت 25🔞💖
☆الان از درد پشیمونی یا خجالت؟
✧هر دو
+ددی جی هون راستش...
☆ا/ت تو نظرت چی بود وقتی اونجور بوسیدت؟
+چطور؟
☆بدونم تا چه حد تنبیه مناسبه برای این بد بوی..
+ددی بهم گفت دروغ نگم ولی من.... من درد داشتم ولی لذتم بیشتر بود
☆یعنی لذت میبردی؟ یا فقط اون لذت برد؟
+تا به حال کسی اینجوری نبوسیده بودم برای همین دقیق نمیدونم چی بود ولی دوست نداشتم ولم کنه
✧😌
☆شانس آوردی میتونی لباساتو بپوشی
✧باشه مرسی
جی هون رفت بیرون و سونگ جین مدام نگام میکرد
✧چرا اینکارو کردی؟
+راستشو گفتم
✧پس چرا گریه کردی؟
+عادت نداشتم
☆ اگه کاری ندارین با ا/ت بیاید برای قرارداد
..
توی قرارداد اینا وظایف من بودن
1-هیچ مردی جز کسایی که اونا بهم اجازه داد رو لمس نکنم و نزارم کسی منو لمس کنه
2-در مقابل همه ی دستورات اونا چشم بگم
3-نیاز های اونا رو براورده کنم
4-وقتی کار بدی کردم تنبیه میشم و فرار نکنم
5-بدون اجازه ی اونا هیچ کاری نکنم
6-هرجا خاستم برم با اونا بلید باشم
7-میتونم برای سرگرمی رشته های مورد علاقمو دنبال کنم
8-اجازه ی مدرسه رفتن رو با بادیگارد یا اونا دارم
.
.
همینجور ادامه داشت
البته اونا هم یه سری وظایف داشتن که برای من فرقی نداشت
رئیس اونو امضا کرده بود و حالا نوبت من بود منم امضا کردم
☆ا/ت اگه هر کدوم از این قوانین اجرا نشه کاری میکنیم که از زندگی سیر بشی
+بـ بله
صدای زنگ خونه اومد....
☆یاا دوستات اومدن بیبی
+(سریع دویدم سمت در)
_یااا چطوری
×اووو ملکه چه تیپی زده😏
+ممنونم، تیپ چی به زور مجبورم این لباسای بازو بپوشم😒
_این که باز نیست
+واسه من هست
☆هی پسرا خوش اومدین
✧خوش اومدین رفقا
+رفقا؟! 😐
_همینجوری میگه روی زبونشه
+آها
...
وقتی جی هون همه چیزا رو براشوو توضیح داد اومد داخل عمارت...
☆بیبی هنوز پیش پنجره ایستادی
+😊اره
☆تاحالا هیچ دختری رو اینقد خوشحال ندیدم😂چیزی شده؟
+نه فقط خوشحالم که قبول کردین اونا بیان ممنونم
☆کاری نکردم
+ددی شما چند تا دخترو خریدین تا حالا...
☆چطور؟
+همینطوری
☆فکنم پنج تایی..
+😳🤐
☆یااا ببخشید نباید میگفتم اصلا فکر نکردم چرا پرسیدی🙁
+نه مشکلی ندارم
☆ببین اونا حتما خب نمیدونم چجور بگم... اونا اگه خوب بودن الان به جای تو روبه رو ی من بودن
+آها پس یه روزیم من میشم جز اونا
☆نه بیب تو خیلی بهتر از اونایی من بدون منظور گفتم
+میدونم منم همینطوری گفتم
....
#کیدراما #کیپاپ #زیبای_حقیقی #مونبین #بی_تی_اس #بلک_پینک #کوک #جیمین #تهیونگ #شوگا #جیهوپ #جین #نامجون #کره #جنی #لیسا #رزی #جیسو #پری_وزنه_بردار #قاشق_طلایی #قانون_پدرا #چالش #فلاور_دنس #آهنگ #سرگرمی #عاشقان_ماه #سرگرمی #باحال #زندگی #بازیگران #خوانندگان #روباه_نه_دم #گل_برفی
✧هر دو
+ددی جی هون راستش...
☆ا/ت تو نظرت چی بود وقتی اونجور بوسیدت؟
+چطور؟
☆بدونم تا چه حد تنبیه مناسبه برای این بد بوی..
+ددی بهم گفت دروغ نگم ولی من.... من درد داشتم ولی لذتم بیشتر بود
☆یعنی لذت میبردی؟ یا فقط اون لذت برد؟
+تا به حال کسی اینجوری نبوسیده بودم برای همین دقیق نمیدونم چی بود ولی دوست نداشتم ولم کنه
✧😌
☆شانس آوردی میتونی لباساتو بپوشی
✧باشه مرسی
جی هون رفت بیرون و سونگ جین مدام نگام میکرد
✧چرا اینکارو کردی؟
+راستشو گفتم
✧پس چرا گریه کردی؟
+عادت نداشتم
☆ اگه کاری ندارین با ا/ت بیاید برای قرارداد
..
توی قرارداد اینا وظایف من بودن
1-هیچ مردی جز کسایی که اونا بهم اجازه داد رو لمس نکنم و نزارم کسی منو لمس کنه
2-در مقابل همه ی دستورات اونا چشم بگم
3-نیاز های اونا رو براورده کنم
4-وقتی کار بدی کردم تنبیه میشم و فرار نکنم
5-بدون اجازه ی اونا هیچ کاری نکنم
6-هرجا خاستم برم با اونا بلید باشم
7-میتونم برای سرگرمی رشته های مورد علاقمو دنبال کنم
8-اجازه ی مدرسه رفتن رو با بادیگارد یا اونا دارم
.
.
همینجور ادامه داشت
البته اونا هم یه سری وظایف داشتن که برای من فرقی نداشت
رئیس اونو امضا کرده بود و حالا نوبت من بود منم امضا کردم
☆ا/ت اگه هر کدوم از این قوانین اجرا نشه کاری میکنیم که از زندگی سیر بشی
+بـ بله
صدای زنگ خونه اومد....
☆یاا دوستات اومدن بیبی
+(سریع دویدم سمت در)
_یااا چطوری
×اووو ملکه چه تیپی زده😏
+ممنونم، تیپ چی به زور مجبورم این لباسای بازو بپوشم😒
_این که باز نیست
+واسه من هست
☆هی پسرا خوش اومدین
✧خوش اومدین رفقا
+رفقا؟! 😐
_همینجوری میگه روی زبونشه
+آها
...
وقتی جی هون همه چیزا رو براشوو توضیح داد اومد داخل عمارت...
☆بیبی هنوز پیش پنجره ایستادی
+😊اره
☆تاحالا هیچ دختری رو اینقد خوشحال ندیدم😂چیزی شده؟
+نه فقط خوشحالم که قبول کردین اونا بیان ممنونم
☆کاری نکردم
+ددی شما چند تا دخترو خریدین تا حالا...
☆چطور؟
+همینطوری
☆فکنم پنج تایی..
+😳🤐
☆یااا ببخشید نباید میگفتم اصلا فکر نکردم چرا پرسیدی🙁
+نه مشکلی ندارم
☆ببین اونا حتما خب نمیدونم چجور بگم... اونا اگه خوب بودن الان به جای تو روبه رو ی من بودن
+آها پس یه روزیم من میشم جز اونا
☆نه بیب تو خیلی بهتر از اونایی من بدون منظور گفتم
+میدونم منم همینطوری گفتم
....
#کیدراما #کیپاپ #زیبای_حقیقی #مونبین #بی_تی_اس #بلک_پینک #کوک #جیمین #تهیونگ #شوگا #جیهوپ #جین #نامجون #کره #جنی #لیسا #رزی #جیسو #پری_وزنه_بردار #قاشق_طلایی #قانون_پدرا #چالش #فلاور_دنس #آهنگ #سرگرمی #عاشقان_ماه #سرگرمی #باحال #زندگی #بازیگران #خوانندگان #روباه_نه_دم #گل_برفی
۵.۳k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.