پارت آخر
Part 6
بخاطر کار نکرده ...
چان : اصلا این چرت و پرتا چیه که میگی ؟ چرا صبر نمیکنی برات توضیح بدم چرا برا خودت میبری و میدوزی ؟ ( فریاد ) ، من نشسته بودم که جولیا اومد پیشم داشت سعی میکرد خودشو تو قلبم جا کنه که موفق نشد منم برای همیشه بهش جوابشو دادم همین ( جدی ) .
ا/ت : شرمندم من دیگه نمیتونم بهت اعتماد کنم ازت میخوام از زندگیم بری بیرون اگه این کارو نکنی مجبور می....
چان : هیششش... دیگه ادامه نده اگه این چیزیه که تو میخوای باشه اگه این چیزیه که آرومت میکنه باشه من میرم فقط اینو بدون که هرگز نمیخواستم اعتماد بینمون با وجود علف های هرز زندگیمون از بین بره !
چان رفت اما قلبشو که خالصانه و عاشقانه برای ا/ت میتپید رو همونجا جا گذاشت .
الان تنها دلخوشی چان اونم بعد از ۳ ماه دوری از ا/ت تنها یک قاب عکس بود که لبخند عشقشو به نمایش میذاشت .
پایان ☆
خب چطور بود دوستان ؟؟؟؟
بخاطر کار نکرده ...
چان : اصلا این چرت و پرتا چیه که میگی ؟ چرا صبر نمیکنی برات توضیح بدم چرا برا خودت میبری و میدوزی ؟ ( فریاد ) ، من نشسته بودم که جولیا اومد پیشم داشت سعی میکرد خودشو تو قلبم جا کنه که موفق نشد منم برای همیشه بهش جوابشو دادم همین ( جدی ) .
ا/ت : شرمندم من دیگه نمیتونم بهت اعتماد کنم ازت میخوام از زندگیم بری بیرون اگه این کارو نکنی مجبور می....
چان : هیششش... دیگه ادامه نده اگه این چیزیه که تو میخوای باشه اگه این چیزیه که آرومت میکنه باشه من میرم فقط اینو بدون که هرگز نمیخواستم اعتماد بینمون با وجود علف های هرز زندگیمون از بین بره !
چان رفت اما قلبشو که خالصانه و عاشقانه برای ا/ت میتپید رو همونجا جا گذاشت .
الان تنها دلخوشی چان اونم بعد از ۳ ماه دوری از ا/ت تنها یک قاب عکس بود که لبخند عشقشو به نمایش میذاشت .
پایان ☆
خب چطور بود دوستان ؟؟؟؟
۱.۳k
۱۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.