ستاره صورتی (P⁴)
ستاره صورتی (P⁴)
بورام : چی داری میگییی
کوک : بورام اروم باش
بورام : چجوری اروم باشم (گریه)
ویو (Jeon Jungkook) : «4:15 at night»
بعد از کلی حرف زدن با بورام تونستم ارومش کنم که تو بغلم خوابش برد ، بغلش کردم و بردمش توی اتاقش ، اروم گذاشتمش روی تخت که دستشو محکم دور گردنم حلقه کرده بود ، بغلش کردم و کنارش خوابیدم.
ویو (Boram) : «8:49 am»
با حس کردن جسم سنگینی روی بدنم از خواب بیدار شدم ، چشمامو که بیشتر باز کردم ، دیدم جونگ کوک عین بچه ها خوابیده ، با تمام قدرتم حلش دادم کنارم و بلند شدم.
•••••
کوک : کجا ؟ (اروم)
بورام : میخوام برم صبحونه درست کنم
کوک : باشه
بورام : پاشو دیگه (اخم)
کوک : باشه خب عه
بورام : افرین
•••••
ویو (Boram) : «9:00 am»
داشتم غذا هارو روی میز میچیدم که دیدم جونگ کوک هنوز نیومده پایین اسمشو داد زدم که جوابی نشنیدم ، رفتم بالا که دیدم مثل ی خرگوش خسته خوابیده.
•••••
بورام : جونگ کوکککککک (داد)
کوک : ...
بورام : بیدار شوووو (داد بلند تر 😂)
کوک : فقط ۵ دقیقه دیگه (خوابالو)
بورام : پاشو غذا سرد میشه
کوک : باشه اه
بورام : پایین ببینمت
کوک : هوففف
•••••
ویو (Jeon Jungkook) :
وسط غذا بودیم که یهو بورام به فکر فرو رفت و جیغ زد
•••••
کوک : چیشدهه
بورام : هتللللل ، به رئیس چی بگمممم ، گوشیمم , گوشیم کجاستتتتت
کوک : اروم باش بورام چیزی نشده که من با رئیست حرف میزنم
بورام : کوککک رئیس منو میکشههه (گریه)
کوک : اروم باشش
بورام : گوشیم کجاستتت (داد)
کوک : تو اتاقه
بورام : زود زود غذاتو بخور باید بریم هتللللل ، وای اونجوری شک میکنن (گریه و جیغ)
کوک : بورام (عصبی و داد)
بورام : بله ؟(اروم)
کوک : ی لحظه اروم باش
بورام : باشه
کوک : برو گوشیتو بیار خودم با رئیست حرف میزنم
بورام : ولی...
کوک : ولی نداریم بدو
بورام : باشه
•••••
«مکالمه کوک و رئیس بورام»
کوک : سلام اقای چوی
آ.چ : بورام ؟ تویی ؟ دختر چرا نیومدی سر کارت (داد)
کوک : جئون جونگ کوکم
آ.چ : جئون ؟ اها بله بله ، عذر خواهی میکنم بابت لحن صحبتم اقای جئون ، میتونم بپرسم گوشی بورام دست شما چیکار میکنه ؟
کوک : بورام دیشب حالش خوب نبود اوردمش خونش ، میترسیدم تنهاش بزارم ، فکر کنم کمی مریض شده و باید استراحت کنه برای همین گفتم امروز جایی نره تا ببینم وضعیتش چجوری میشه
آ.چ : بله بله درست میگید بورام باید استراحت کنه ، بازم عذر خواهی منو قبول کنین بخاطر لحن صحبتم
کوک : نه نه مشکلی نیست
آ.چ : مزاحمتون نمیشم جناب جئون
کوک : مراحمید
آ.چ : فعلا
کوک : بدرود
«پایان»
•••••
بورام : کوک ؟ چیشد ؟
کوک : گفتم مریضی چند روز نمیری هتل
بورام : اما کوک
کوک : بسه
بورام : باشه
کوک : (پوزخند)
بورام : چیه ؟
کوک : هیچی... میخوام برم حموم بهم حوله بده
•••••
۱۰ کام برای پارت بعد
بورام : چی داری میگییی
کوک : بورام اروم باش
بورام : چجوری اروم باشم (گریه)
ویو (Jeon Jungkook) : «4:15 at night»
بعد از کلی حرف زدن با بورام تونستم ارومش کنم که تو بغلم خوابش برد ، بغلش کردم و بردمش توی اتاقش ، اروم گذاشتمش روی تخت که دستشو محکم دور گردنم حلقه کرده بود ، بغلش کردم و کنارش خوابیدم.
ویو (Boram) : «8:49 am»
با حس کردن جسم سنگینی روی بدنم از خواب بیدار شدم ، چشمامو که بیشتر باز کردم ، دیدم جونگ کوک عین بچه ها خوابیده ، با تمام قدرتم حلش دادم کنارم و بلند شدم.
•••••
کوک : کجا ؟ (اروم)
بورام : میخوام برم صبحونه درست کنم
کوک : باشه
بورام : پاشو دیگه (اخم)
کوک : باشه خب عه
بورام : افرین
•••••
ویو (Boram) : «9:00 am»
داشتم غذا هارو روی میز میچیدم که دیدم جونگ کوک هنوز نیومده پایین اسمشو داد زدم که جوابی نشنیدم ، رفتم بالا که دیدم مثل ی خرگوش خسته خوابیده.
•••••
بورام : جونگ کوکککککک (داد)
کوک : ...
بورام : بیدار شوووو (داد بلند تر 😂)
کوک : فقط ۵ دقیقه دیگه (خوابالو)
بورام : پاشو غذا سرد میشه
کوک : باشه اه
بورام : پایین ببینمت
کوک : هوففف
•••••
ویو (Jeon Jungkook) :
وسط غذا بودیم که یهو بورام به فکر فرو رفت و جیغ زد
•••••
کوک : چیشدهه
بورام : هتللللل ، به رئیس چی بگمممم ، گوشیمم , گوشیم کجاستتتتت
کوک : اروم باش بورام چیزی نشده که من با رئیست حرف میزنم
بورام : کوککک رئیس منو میکشههه (گریه)
کوک : اروم باشش
بورام : گوشیم کجاستتت (داد)
کوک : تو اتاقه
بورام : زود زود غذاتو بخور باید بریم هتللللل ، وای اونجوری شک میکنن (گریه و جیغ)
کوک : بورام (عصبی و داد)
بورام : بله ؟(اروم)
کوک : ی لحظه اروم باش
بورام : باشه
کوک : برو گوشیتو بیار خودم با رئیست حرف میزنم
بورام : ولی...
کوک : ولی نداریم بدو
بورام : باشه
•••••
«مکالمه کوک و رئیس بورام»
کوک : سلام اقای چوی
آ.چ : بورام ؟ تویی ؟ دختر چرا نیومدی سر کارت (داد)
کوک : جئون جونگ کوکم
آ.چ : جئون ؟ اها بله بله ، عذر خواهی میکنم بابت لحن صحبتم اقای جئون ، میتونم بپرسم گوشی بورام دست شما چیکار میکنه ؟
کوک : بورام دیشب حالش خوب نبود اوردمش خونش ، میترسیدم تنهاش بزارم ، فکر کنم کمی مریض شده و باید استراحت کنه برای همین گفتم امروز جایی نره تا ببینم وضعیتش چجوری میشه
آ.چ : بله بله درست میگید بورام باید استراحت کنه ، بازم عذر خواهی منو قبول کنین بخاطر لحن صحبتم
کوک : نه نه مشکلی نیست
آ.چ : مزاحمتون نمیشم جناب جئون
کوک : مراحمید
آ.چ : فعلا
کوک : بدرود
«پایان»
•••••
بورام : کوک ؟ چیشد ؟
کوک : گفتم مریضی چند روز نمیری هتل
بورام : اما کوک
کوک : بسه
بورام : باشه
کوک : (پوزخند)
بورام : چیه ؟
کوک : هیچی... میخوام برم حموم بهم حوله بده
•••••
۱۰ کام برای پارت بعد
۶.۵k
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.