خسته از پچ پچ صورتکها

خسته از پچ پچ صورتکها
و آدمکهای پوشالی ،

حبس شده ام
در حصاری مسکوت
میان چهار دیواری غرور
و دلخوش
به کاغذ پارهای دفترم
همانها ک آغشته
به رویاهای کودکانه اند

کاش در پی نوشت تقدیرم
بزرگ شدن نبود !

#مهرمینا_محمدپور
#عاشقانه
دیدگاه ها (۳)

ملودی قدمهایتبر سنگفرش خیابانهای شهرآخرین سکانس انتظار استبی...

شب فرا رسید و عشق در من به فوراناندیشید...مانند دریایی متلاط...

از عشق تو که مملو می شوم...!پنهانی ترین حس درونم بی تابانه ا...

باد در تنهایی خویش می رقصد ماه امادر تردید هنوز تو را می خوا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط