ری اکشن توکیو ریونجرز اگه پیششون از ی پسر دیگه حرف بزنی
مایکی: تا اینو میشنوه میندازت رو تخت تا میخوای حرف بزنی لباش میاد روی لبات و میگه انگار از من خسته شدی خب اشکال نداره چون همین امشب قراره تو رو مال خودم کنم
چیفویو: مثل پچه گربه سرشو میزاره روی پاهات و میگه تو دیگه منو دوست نداری🥺 توهمگفتی نهههه و بعد هم میبوسیش
باجی:میاد دم گوشت میگه فقط اسمشو بگو تو هم میگی منظور من این... دستشو میزاره رو لبات و میگه اگه نگی تو بیشتر درد میکشی پرنسس باجی میره و پسرو در حد مرگ کتک میزنه و وقتی امد خونه گفت حالا نوبت تنبیه پرنسسه بلندت میکنه و میبرت تو اتاق و درو قفل میکنه(متاسفانه نذاشتن منم برم تو اتاق وگرنه براتون تعریف میکردم)
میتسویا: تا اینو شنید خیلی ناراحت شد حتی خواست بزنه زیر گریه که تو بغلش کردی بعدش یهو تغییر میکنه و ددی میشه و میگه دیگه نبینم از پسرای دیگه حرف بزنی و شروع میکنه به وحشیانه بوسیدنت
هانما: اولش یکم عصبی شود و میکوبدت به دیوار و روی گردنت مارک میزاره و توهم اونو هل میدی و چیکار میکنییی و اون میگه خب خب پرنسس کوچولوم دلش درد میخواد و میاد نزدیکت و ....... ( مگه من فضولم همه ی کار هاشون رو بنویسمممم🗿😐)
سانزو: عه پس بیبی دلش هوس تنبیه کرده بهش گفتی نه نه امروز دیگه نهههه میاد نزدیک و محکم میبوست و میگه دیگه دیره بیبی و ...
چیفویو: مثل پچه گربه سرشو میزاره روی پاهات و میگه تو دیگه منو دوست نداری🥺 توهمگفتی نهههه و بعد هم میبوسیش
باجی:میاد دم گوشت میگه فقط اسمشو بگو تو هم میگی منظور من این... دستشو میزاره رو لبات و میگه اگه نگی تو بیشتر درد میکشی پرنسس باجی میره و پسرو در حد مرگ کتک میزنه و وقتی امد خونه گفت حالا نوبت تنبیه پرنسسه بلندت میکنه و میبرت تو اتاق و درو قفل میکنه(متاسفانه نذاشتن منم برم تو اتاق وگرنه براتون تعریف میکردم)
میتسویا: تا اینو شنید خیلی ناراحت شد حتی خواست بزنه زیر گریه که تو بغلش کردی بعدش یهو تغییر میکنه و ددی میشه و میگه دیگه نبینم از پسرای دیگه حرف بزنی و شروع میکنه به وحشیانه بوسیدنت
هانما: اولش یکم عصبی شود و میکوبدت به دیوار و روی گردنت مارک میزاره و توهم اونو هل میدی و چیکار میکنییی و اون میگه خب خب پرنسس کوچولوم دلش درد میخواد و میاد نزدیکت و ....... ( مگه من فضولم همه ی کار هاشون رو بنویسمممم🗿😐)
سانزو: عه پس بیبی دلش هوس تنبیه کرده بهش گفتی نه نه امروز دیگه نهههه میاد نزدیک و محکم میبوست و میگه دیگه دیره بیبی و ...
۲۰۳
۲۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.