غیرتی من
غیرتی من
پارت 9
شویی موهامو نوازش میکرد منم توی بغلش گریه میکردم
شویی؛حالت خوبه
کوی:اصلاااااا(با گریه شدید)
شویی:چیشده
کوی:هیچی
شویی:تجاوز؟
کوی:از کجا فهمیدی
شویی:5 ساعت پیش پیام دادی گفتی بغل جادم منم تعجب کردم اومدم اونجایی کهگفته بودم دیدم بیهوش روی زمین افتادی شلوارت کاملا خونی بود سوار ماشن کردم توی خواب همش گریه میکردی جیغغ میزدی التماس میکردی تو روخدا نکن من هنوز دخترم تو داری بهم تجاوز میکنی کثافت اره اینجوری فهمیدم ارودمت خونه پزشک خبر کردم گفت به خاطر فشار زیاد بیهوش شدی
دوباره رفتم توی بغل شویی و گریه کردم چند دقیقه بود تو بغل همین دیگه بودیم که از بغلش اومدم بیرون دراز کشیدم روی تخت شویی پتو رو کشید روم و خوابیدم و گریه کردم
(نویسنده:لطفا به شی یان فوش ندید اون عشق منه)
(یک هفته بعد)
نه تکون میخوردم نه میرفتم بیرون کاملا مرده بودم روی تخت دراز کشیده بدم که فهمیدم کسی در اتاقو باز کردم میدونستم شویی و اومده دارو بده
کوی:الان دارو نمیخورم برو بعد بیار برام اگر میشه که فهمیدم نشست بغل رومو برگردونم که دیدم شی یان و جیغ بلندی زدم که شویی اومد تو زدم زیر گریه و شویی اومد بغلم کرد
شی یان:واقعا متاسفم
کوی:تو یه کثافتی(با جیغ گریه داد)
شی یان:میشه تنهامون بزاری؟
شویی:ولی...
شی یان:نگران نباشید
کوی:نه شویی تورو خدا(با صدای اروم و گریه)
شویی از اتاق رفت بیرون که شی یاگ نزدیکم شد
کوی:نیا نزدیک
شی یان:میدونم ازم میترسی ولی من مجبور بود اون کار انجام بدم وگرنه میمردی
کوی:الان من جواب پدر مادرمو چی بدم جواب نامزدمو چی بدم
شی یان:نامزد داری(با عصبانیت)
کوی:چیه چرا عصبانی میشی
شی یان:باید طلاق بگیری
کوی:اولن قبلا از اینکه جنابعالی بگی بهش فکر کردم دومم چرا عصبانی میشی ؟
شی یان:باید باهمدیگه ازدواج کنیم
کوی:گمشو بابا اولش بهم تجاوز میکین بعدش میگی بیا باهمدیگه ازدواج کنیم(ادای شی یان رو در میاره)
شی یان:باید ازدواج کنی وگرنه ابرو دوتامون اون مرده که دیدی گفته که اگر ازدواج نکنیم به همه میگه که ما باهمدیگه خوابیدیم
کوی:بگه خب به من چه
شی یان:ایروی بابات شرکتتون
خیلی تحت فشار بود
کوی:.....
پارت 9
شویی موهامو نوازش میکرد منم توی بغلش گریه میکردم
شویی؛حالت خوبه
کوی:اصلاااااا(با گریه شدید)
شویی:چیشده
کوی:هیچی
شویی:تجاوز؟
کوی:از کجا فهمیدی
شویی:5 ساعت پیش پیام دادی گفتی بغل جادم منم تعجب کردم اومدم اونجایی کهگفته بودم دیدم بیهوش روی زمین افتادی شلوارت کاملا خونی بود سوار ماشن کردم توی خواب همش گریه میکردی جیغغ میزدی التماس میکردی تو روخدا نکن من هنوز دخترم تو داری بهم تجاوز میکنی کثافت اره اینجوری فهمیدم ارودمت خونه پزشک خبر کردم گفت به خاطر فشار زیاد بیهوش شدی
دوباره رفتم توی بغل شویی و گریه کردم چند دقیقه بود تو بغل همین دیگه بودیم که از بغلش اومدم بیرون دراز کشیدم روی تخت شویی پتو رو کشید روم و خوابیدم و گریه کردم
(نویسنده:لطفا به شی یان فوش ندید اون عشق منه)
(یک هفته بعد)
نه تکون میخوردم نه میرفتم بیرون کاملا مرده بودم روی تخت دراز کشیده بدم که فهمیدم کسی در اتاقو باز کردم میدونستم شویی و اومده دارو بده
کوی:الان دارو نمیخورم برو بعد بیار برام اگر میشه که فهمیدم نشست بغل رومو برگردونم که دیدم شی یان و جیغ بلندی زدم که شویی اومد تو زدم زیر گریه و شویی اومد بغلم کرد
شی یان:واقعا متاسفم
کوی:تو یه کثافتی(با جیغ گریه داد)
شی یان:میشه تنهامون بزاری؟
شویی:ولی...
شی یان:نگران نباشید
کوی:نه شویی تورو خدا(با صدای اروم و گریه)
شویی از اتاق رفت بیرون که شی یاگ نزدیکم شد
کوی:نیا نزدیک
شی یان:میدونم ازم میترسی ولی من مجبور بود اون کار انجام بدم وگرنه میمردی
کوی:الان من جواب پدر مادرمو چی بدم جواب نامزدمو چی بدم
شی یان:نامزد داری(با عصبانیت)
کوی:چیه چرا عصبانی میشی
شی یان:باید طلاق بگیری
کوی:اولن قبلا از اینکه جنابعالی بگی بهش فکر کردم دومم چرا عصبانی میشی ؟
شی یان:باید باهمدیگه ازدواج کنیم
کوی:گمشو بابا اولش بهم تجاوز میکین بعدش میگی بیا باهمدیگه ازدواج کنیم(ادای شی یان رو در میاره)
شی یان:باید ازدواج کنی وگرنه ابرو دوتامون اون مرده که دیدی گفته که اگر ازدواج نکنیم به همه میگه که ما باهمدیگه خوابیدیم
کوی:بگه خب به من چه
شی یان:ایروی بابات شرکتتون
خیلی تحت فشار بود
کوی:.....
۴.۰k
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.