چندپارتی تهیونگ
Part 20
جیمین ویو:به محض رسیدن به ساحل به جیهوپ زنگ زدم
جیمین:ما رسیدیم شما کجایین؟؟
جیهوپ:بالای صخره
جیمین:اومدم
....چند دقیقه بعد وقتی رسیدن بالای صخره
جیمین:هیونگ ات کو؟؟
نامجون و شوگا و جیهوپ:.......
چین:چرا جواب نمیدین؟؟
نامجون:به ورقه های قرص اشاره میکنه
جیمین یکم که نگاه کرد متوجه شد پاهاش سست شد و افتاد زمین
جیمین:یعنی چی ات کجاست؟؟بگید اینا شوخیه دیگه
جیهوپ:آروم باش جیمین....(بغض)
نامجون:کاشکی یه شوخی بود اما واقعیته
اعضا گریشون میگیره
........
چند ساعت بعد
نگهبان ساحل:آقای کیم لطفا بیایین لب ساحل
نامجون:اومدم
.......
اعضا وقتی به لب ساحل رسیدن
نگهبان ساحل:بهتون تسلیت میگم.....
نامجون و اعضا دیگه نمیتونن و گریشون میگیره
تهیونگ ویو:از خواب بلند شدم دیدم ۲۰ تا میس کال از طرف نماجون و بقیه ی اعضا دارم رفتم پیامام رو چک کنم دیدم از طرف ات پیام اومده
تهیونگ بعد از خوندن پیام
تهیونگ:یعنی چی....این چرت و پرتا چیه که گفته....نکنه واقعا یه چیزیش شده باشه
تهیونگ:مینجی عشقم من میرم زود بر میگردم
مینجی:چیزی شده؟؟
تهیونگ:شاید....برمیگردم
مینجی:میخوای باهات بیام؟؟!
تهیونگ:نه
تتهیونگ سریع لباساش رو میپوشه و به نامجون زنگ میزنه
نامجون:الو...
تهیونگ:هیونگ چیزی شده؟؟!
نامجون:بیا لطفا ساحل
تهیونگ:اومدم
و به سرعت به سمت ساحل میره
وقتی به ساحل میرسه
تهیونگ:هیونگ چی شده؟؟؟.... چرا گریه کردید؟؟؟......ات کجاست؟؟
نامجون:.......
ادامه دارد.......
جیمین ویو:به محض رسیدن به ساحل به جیهوپ زنگ زدم
جیمین:ما رسیدیم شما کجایین؟؟
جیهوپ:بالای صخره
جیمین:اومدم
....چند دقیقه بعد وقتی رسیدن بالای صخره
جیمین:هیونگ ات کو؟؟
نامجون و شوگا و جیهوپ:.......
چین:چرا جواب نمیدین؟؟
نامجون:به ورقه های قرص اشاره میکنه
جیمین یکم که نگاه کرد متوجه شد پاهاش سست شد و افتاد زمین
جیمین:یعنی چی ات کجاست؟؟بگید اینا شوخیه دیگه
جیهوپ:آروم باش جیمین....(بغض)
نامجون:کاشکی یه شوخی بود اما واقعیته
اعضا گریشون میگیره
........
چند ساعت بعد
نگهبان ساحل:آقای کیم لطفا بیایین لب ساحل
نامجون:اومدم
.......
اعضا وقتی به لب ساحل رسیدن
نگهبان ساحل:بهتون تسلیت میگم.....
نامجون و اعضا دیگه نمیتونن و گریشون میگیره
تهیونگ ویو:از خواب بلند شدم دیدم ۲۰ تا میس کال از طرف نماجون و بقیه ی اعضا دارم رفتم پیامام رو چک کنم دیدم از طرف ات پیام اومده
تهیونگ بعد از خوندن پیام
تهیونگ:یعنی چی....این چرت و پرتا چیه که گفته....نکنه واقعا یه چیزیش شده باشه
تهیونگ:مینجی عشقم من میرم زود بر میگردم
مینجی:چیزی شده؟؟
تهیونگ:شاید....برمیگردم
مینجی:میخوای باهات بیام؟؟!
تهیونگ:نه
تتهیونگ سریع لباساش رو میپوشه و به نامجون زنگ میزنه
نامجون:الو...
تهیونگ:هیونگ چیزی شده؟؟!
نامجون:بیا لطفا ساحل
تهیونگ:اومدم
و به سرعت به سمت ساحل میره
وقتی به ساحل میرسه
تهیونگ:هیونگ چی شده؟؟؟.... چرا گریه کردید؟؟؟......ات کجاست؟؟
نامجون:.......
ادامه دارد.......
۲۶.۲k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.